1. The filly has been raced twice this season.
[ترجمه مسموعی] کره مادیان دو بار در این فصل در مسابقه شرکت داده شده است.
[ترجمه ترگمان]مادیان دو برابر این فصل سرعت گرفته است
[ترجمه گوگل]فیلد دو بار در این فصل کشته شده است
2. She loved this filly and would have been so proud.
[ترجمه ترگمان]او این مادیان را دوست داشت و آن قدر مغرور می شد
[ترجمه گوگل]او این را دوست داشت و خیلی افتخار می کرد
3. The more filly a marker event can sum up the reality of what is ended, the more helpful it will be.
[ترجمه ترگمان]هرچه یک رویداد marker بیشتر باشد، می تواند واقعیت آنچه که پایان یافته است را جمع بندی کند، هرچه باشد، مفیدتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]هرچه رویداد نشانگر بیشتر می تواند واقعیت آنچه را که پایان می یابد، خلاصه شود، آن چه مفیدتر خواهد بود
4. The flying filly had trainer Jack Berry purring after a stunning success at Beverley last month.
[ترجمه ترگمان]\"جک بری\"، مربی پرواز، در ماه گذشته بعد از یک موفقیت خیره کننده در بورلی هال، مربی خود بود
[ترجمه گوگل]جیلبرک پرواز، پس از یک موفقیت خیره کننده در ماه گذشته در Beverley، جیمز بری را تربیت کرد
5. Hermes cantered slowly but Tessa, Nora's filly, was close to a gallop.
[ترجمه ترگمان]Hermes به آرامی و اما تسا، مادیان نو را به چهار نعل نزدیک شد
[ترجمه گوگل]هرمس به آرامی خم شد، اما تسا، فیله نوری، نزدیک به یک گالوپ بود
6. Roberts excels on sprinters and the filly is well drawn.
[ترجمه ترگمان]Roberts در دو سرعت برتری دارد و the به خوبی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]رابرتز بر روی صخره نورد ها عالی عمل می کند و فیله به خوبی کشیده شده است
7. I want Marking Time and that three-year-old filly of yours to run at Kempton on Saturday.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم زمان و آن filly سه ساله شما را برای دویدن در Kempton در روز شنبه انجام دهم
[ترجمه گوگل]من می خواهم علامت گذاری زمان و آن سه ساله فیلی از شما در Kempton در روز شنبه اجرا شود
8. She's the sort of filly who deserves a big race win for she has been knocking on the door all season.
[ترجمه ترگمان]اون از اون filly که لیاقت یه مسابقه بزرگ رو داره، چون در تمام فصل در میزنه
[ترجمه گوگل]او نوعی فیلی است که شایستگی پیروزی بزرگی را برای او به دست آورده است
9. Something was clearly wrong with the Mr Prospector filly, and maybe not just the faster ground.
[ترجمه ترگمان]یک چیزی کام لا روشن بود که آقای Prospector، و شاید هم نه فقط زمین سریع تر
[ترجمه گوگل]چیزی به وضوح با آقای Prospector فیلی اشتباه بود و شاید نه فقط زمین سریعتر
10. Luca Cumani's well-related filly figured prominently until fading in the closing stages.
[ترجمه ترگمان]لوکا Cumani well، تا زمانی که در مراحل پایانی ناپدید شد، به طور برجسته به این موضوع اشاره کرد
[ترجمه گوگل]فیلسوف به خوبی مرتبط با Luca Cumani به لحاظ ظاهری تا زمانی که در مراحل پایانی ناپدید می شود، شکل گرفت
11. James Fanshawe's filly was showing improved form in storming to a six-length win from Absalom's Pillar.
[ترجمه ترگمان]filly Fanshawe در حمله به یک پیروزی ۶ روزه از جبهه Absalom شکل بهبود یافته بود
[ترجمه گوگل]فیش جیمز فانشاو در شکلگیری یک شکل شفاف در ستیزه جویانه با پیروزی شش ساله از ستون Absalom ظاهر شد
12. It had been filly embraced as the true faith.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک ایمان واقعی در آغوش گرفته بود
[ترجمه گوگل]این به عنوان ایمان واقعی پذیرفته شده است
13. John Dunlop's filly will not be inconvenienced by the ground as she won her maiden on good to soft at Salisbury.
[ترجمه ترگمان]filly (John Dunlop)، در سال زبری، در حالی که دختر خود را در سال زبری به دست می آورد، در اثر فشار زمین دچار دردسر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]جادوگر جان دونلوپ به دلیل اینکه پسران او را به خوبی در سالسبریه به دست آوردند، زمین را ناراحت نخواهند کرد
14. Considering filly the infection of water to jet and the structure characteristic of oil wells be disused in shallow sea. Design linear shaped charge cutters of answer for the fact.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن خطر آلودگی آب به جت و ویژگی های ساختاری چاه های نفت در دریای سطحی بلااستفاده مانده است cutters خطی طراحی به شکل خطی در پاسخ به این حقیقت است
[ترجمه گوگل]با توجه به فلی، عفونت آب به جت و ساختار مشخصه چاه های نفتی در دریا کم عمق استفاده می شود طراحی شارژ خطی شکل پاسخ برای این واقعیت است