کلمه جو
صفحه اصلی

demitasse


معنی : گیلاس، فنجان قهوه خوری
معانی دیگر : فنجان کوچک، فنجان قهوه، نیم فنجان، پنگان انگشتی

انگلیسی به فارسی

گیلاس، فنجان قهوه‌خوری


انگلیسی به انگلیسی

• small coffee cup

مترادف و متضاد

گیلاس (اسم)
shot, glass, cherry, demitasse

فنجان قهوه خوری (اسم)
demitasse

جملات نمونه

1. Demitasse spoon: condiments, and caviar and after - dinner coffee.
[ترجمه ترگمان]چاشنی ها: چاشنی ها و خاویار و خاویار و بعد از شام
[ترجمه گوگل]قاشق چایخوری: ادویه جات، خاویار و قهوه بعد از شام

2. W : Two demitasse, and a bavarois for the child. Yes, sir.
[ترجمه ترگمان] دوتا \"demitasse\"، و یه \"bavarois\" برای بچه بله، قربان
[ترجمه گوگل]W: دو ضمانت نامه و یک کارت بانکی برای کودک بله قربان

3. Demitasse spoon: condiments, and caiar and after - dinner coffee.
[ترجمه ترگمان]با قاشق demitasse، چاشنی ها و caiar و بعد از شام خوردن
[ترجمه گوگل]قاشق چایخوری: قنادی، قهوه و بعد از آن - قهوه شام

4. C : We'll have two demitasse a fruit bavarois for the child.
[ترجمه ترگمان]ج: ما دو demitasse میوه برای بچه خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]ج: ما برای دو فرزند داریم دو عدد میوه داریم

5. W: You take just demitasse, and you split and coffee in a regular cup. All right, sir.
[ترجمه ترگمان]تو فقط demitasse و قهوه و قهوه را توی یک فنجان معمولی تقسیم می کنی خیلی خب، قربان
[ترجمه گوگل]W: شما صرفا مبلغی کم می آورید و قهوه را در فنجانی منظم تقسیم می کنید درست است، آقا

6. A demitasse would fit his head like a sombrero.
[ترجمه ترگمان]یه \"demitasse\" سرش رو مثل کلاه sombrero می کنه
[ترجمه گوگل]یک مبلغی به سر خود مانند یک سمبرو مناسب خواهد بود

7. A roasted mallard duck, thought Soapy, would be about the thing—with a bottle of Chablis, and then Camembert, a demitasse and a cigar.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که یک اردک کباب شده و یک بطری Chablis و یک بطری of و سپس Camembert و یک سیگار برگ و یک سیگار برگ برنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک اردک کبابی سرخ شده، به فکر Soapy بود، در مورد چیزی است - با یک بطری Chablis، و سپس کامامبر، یک demitasse و سیگار برگ

پیشنهاد کاربران

گیلاس , فنجون قهوه خوری


کلمات دیگر: