کلمه جو
صفحه اصلی

enslavement


معنی : اسارت، بردگی، غلامی، بنده سازی
معانی دیگر : بنده سازی، غلامی، اسارت، بردگی

انگلیسی به فارسی

بنده‌سازی، غلامی، اسارت، بردگی


بردگی، اسارت، غلامی، بنده سازی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being enslaved to someone or something
enslavement is the act of making someone into a slave or the state of being a slave.
enslavement is also the state of being caught or trapped in a situation from which it is difficult to escape.

مترادف و متضاد

اسارت (اسم)
captivity, captivation, bondage, enslavement, yoke, thraldom, thralldom

بردگی (اسم)
bondage, enslavement, servitude, slavery, serfdom, serfhood

غلامی (اسم)
enslavement, serfdom, serfhood, serfage

بنده سازی (اسم)
enslavement

thralldom


Synonyms: subjection, servitude, slavery


جملات نمونه

1. In the US the enslavement of Africans and their descendants continued well into the second half of the 19th century.
[ترجمه ترگمان]در آمریکا بردگی Africans و descendants به خوبی در نیمه دوم قرن ۱۹ ادامه یافت
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده، بردگی آفریقایی ها و پسران آنها به نیمه دوم قرن نوزدهم ادامه داشت

2. The grand enslavement began in the Middle East, with rye, thirteen thousand years ago.
[ترجمه ترگمان]بردگی بزرگ در خاور میانه با چاودار و سیزده هزار سال پیش آغاز شد
[ترجمه گوگل]بردگی بزرگی در خاورمیانه، با چاودار، 13 هزار سال پیش آغاز شد

3. It avoids the killing and enslavement of animals, and it helps protect the environment.
[ترجمه ترگمان]این کار از کشتن و بردگی حیوانات اجتناب می کند و به حفاظت از محیط زیست کمک می کند
[ترجمه گوگل]از کشتار و بردگی حیوانات اجتناب می کند و از محیط زیست کمک می کند

4. Enslavement of Aborigines through forced labor.
[ترجمه ترگمان]enslavement از aborigines به زور در حال کار کردن هستند
[ترجمه گوگل]پرستش بومیان از طریق کار اجباری

5. Aristotle's enslavement ideas of race had great effects on the formation and development of prominent- occidentalism, occidental centricities, and reasonable aggressive theory.
[ترجمه ترگمان]عقاید بردگی ارسطو در نژاد تاثیر زیادی بر شکل گیری و توسعه occidentalism، occidental centricities، و نظریه تهاجمی منطقی داشت
[ترجمه گوگل]ایده های نژاد پرستانه ارسطو بر روی شکل گیری و توسعه برجسته-اقیانوس دگرگونی، مرزهای مدرن و نظریه های تهاجمی معقول تاثیر گذار بود

6. There is heavy spiritual enslavement injury on the people.
[ترجمه ترگمان]در میان مردم، بردگی روحی شدیدی وجود دارد
[ترجمه گوگل]آسیب های سنگینی روحانی روحانی در مردم وجود دارد

7. Why then interfere with the natural process of enslavement, of stultification, of education which is going on around us?
[ترجمه ترگمان]پس چرا با فرآیند طبیعی بردگی و of که در پیرامون ما می گذرد دخالت می کند؟
[ترجمه گوگل]چرا با فرایند طبیعی بردگی، تجمع، تعلیم و تربیه که در اطراف ما اتفاق می افتد، دخالت می کنیم؟

8. The charges of enslavement and rape carry sentences of 20 and 15 years.
[ترجمه ترگمان]اتهامات بردگی و تجاوز به ۲۰ و ۱۵ سال زندان محکوم می شود
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به بردگی و تجاوز جنسی 20 و 15 سال است

9. They must begin to see their enslavement from the point of view of the slaveholder.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید کار بردگی خود را از نقطه نظر of آغاز کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید از دیدگاه برده داری شروع به دیدن بردگی کنند

10. He's also described the enslavement slavery charge is as questionable.
[ترجمه ترگمان]او همچنین اتهام بردگی بردگی را مورد تردید قرار داد
[ترجمه گوگل]او همچنین گفته است که بردگی برده داری بردگی است که مشکوک است

11. One man's new tricks to manage cash flows and control risk are another's source of financial enslavement and greater risk-taking.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای مدیریت جریان وجوه نقد و ریسک کنترل یک منبع دیگر از بردگی مالی و ریسک بیشتر است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ترفندهای مرد برای مدیریت جریان نقدی و کنترل ریسک منبع دیگری از بردگی مالی و ریسک پذیری بیشتر است

12. In the present period, every effort must be concentrated on combating fascist enslavement.
[ترجمه ترگمان]در دوره حاضر هر تلاشی باید بر مبارزه با بردگی فاشیستی متمرکز باشد
[ترجمه گوگل]در این دوره، هر تلاش باید در مبارزه با بردگی فاشیست تمرکز شود

13. The main method is national assistance, including reduction of rent for land and of enslavement, lighten punishment, relief, supply doctors and medicines, bury corpses, etc.
[ترجمه ترگمان]روش اصلی کمک ملی، از جمله کاهش اجاره زمین و بردگی، کاهش مجازات، تسکین، پزشکان و دارو، دفن اجساد و غیره است
[ترجمه گوگل]روش اصلی کمک ملی، از جمله کاهش اجاره برای زمین و بردگی، کاهش مجازات، تسکین، عرضه پزشکان و داروها، دفن اجساد و غیره است

14. It is the accomplice of Japanese invaders to carry out ideological enslavement activities in enemy - occupied area.
[ترجمه ترگمان]این همدست مهاجمان ژاپنی است که فعالیت های بردگی ایدئولوژیک را در مناطق تحت اشغال دشمن انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این همدستان مهاجمان ژاپنی برای انجام فعالیت های ایدئولوژیک بردگی در منطقه اشغال شده دشمن است


کلمات دیگر: