کلمه جو
صفحه اصلی

fistula


معنی : نای، نی، پنجه، ناسور
معانی دیگر : (پزشکی) ناسور، فیستول، چرک راه، نای مخصوص موسیقی، طب ناسور، زخم عمیقی که غالبابوسیله مجرای پیچاپیچی بداخل مربوط است

انگلیسی به فارسی

نی، نای (مخصوص موسیقی)، پنجه، (پزشکی) ناسور، زخم عمیقی که بیشتر به‌وسیله‌ی مجرای پیچاپیچی به داخل مربوط است


فیستول، نای، ناسور، نی، پنجه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: fistulae, fistulas
(1) تعریف: a canal or passage created as a result of a wound, abscess, or the like that opens on the surface of the body or connects two cavities.

(2) تعریف: a surgically created passage made for drainage.

• narrow passage, opening (medicine)

مترادف و متضاد

نای (اسم)
throat, windpipe, lane, tube, cane, bronchial tube, trachea, pipe, fistula, gullet

نی (اسم)
tube, cane, straw, pipe, fistula, bulrush, reed, junk, fife, sprit

پنجه (اسم)
hand, paw, fork, fistula, claw, toe, pitchfork, talon, five fingers

ناسور (اسم)
fistula, sinus, tubule

جملات نمونه

1. One patient with pelvic sepsis developed a pouch-vaginal fistula and ileoanal stenosis culminating in pouch excision.
[ترجمه ترگمان]یک بیمار همراه با لگن sepsis یک کیسه fistula بدون واژینال و ileoanal stenosis در برش کیسه ای ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]یک بیمار مبتلا به سپسیس لگن یک فیستول کیسه ای و واژن و تنگی ایلئوآنال ایجاد کرد که در برداشتن کیسه ای قرار دارد

2. Fistula formation - for example to the trachea - may then be the first sign of the true nature of the disease.
[ترجمه ترگمان]شکل fistula - برای مثال در نای - ممکن است اولین نشانه از ماهیت واقعی این بیماری باشد
[ترجمه گوگل]شکل گیری فیستول - به عنوان مثال به تراشه - ممکن است پس از آن اولین نشانه ای از ماهیت واقعی بیماری باشد

3. Methods: 2 patients with postpneumectomic bronchopleural fistula were treated by the covered tracheal stent.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲ بیمار مبتلا به فیستول bronchopleural فیستول با یک استنت پوشش دار تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: در 2 بیمار مبتلا به فیستول برونکلوپورونیک پسپنومکتومیک، توسط استنت تحت تراشه تحت درمان قرار گرفتند

4. There was anastomotic fistula after cholangiojejunostomy in 2 cases, which was demonstrated by MRC.
[ترجمه ترگمان]فیستول در دو حالت فیستول وجود داشت که توسط MRC نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]در 2 مورد فیستول Anastomotic پس از cholangojijunostomy وجود دارد، که توسط MRC نشان داده شده است

5. The authors reported nursing of duodenal fistula patients treated with balloon catheter isolating digestive juice early operation repair.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان گزارش دادند که پرستاری بیماران فیستول duodenal به همراه بالون لوله isolating ایزوله شده توسط دستگاه گوارش را تعمیر کرده و ترمیم می کند
[ترجمه گوگل]نویسندگان گزارش دادند که پرستاری از بیماران فیستول دوازدهه که تحت درمان با کاتتر بالون قرار می گیرند، جداسازی عملکرد زودهنگام آب گوارش را بهبود می بخشد

6. Early repair of ureterovaginal fistula was recommended.
[ترجمه ترگمان]تعمیر اولیه فیستول چشم توصیه شد
[ترجمه گوگل]تعمیر اولیه فیستول اورئوراوواژینال توصیه شد

7. Coronary arteriovenous fistula is a rare congenital cardiac anomaly.
[ترجمه ترگمان]فیستول چشم arteriovenous یک ناهنجاری مادرزادی قلبی نادر است
[ترجمه گوگل]فیستول شریان عروق کرونر یک ناهنجاری قلبی مادرزادی قلبی است

8. Rectal cancer, Anterior resection, Rectovaginal fistula.
[ترجمه ترگمان] سرطان مقعد، قطع Anterior، Rectovaginal
[ترجمه گوگل]سرطان رکتوم، رزیستنس قدامی، فیستول رکتوواژینال

9. Three exceptions to this pattern were low pouch vaginal or pouch perineal fistulas that developed 4-6 months after restorative proctocolectomy.
[ترجمه ترگمان]سه استثنا برای این الگو حاوی کیسه low واژینال یا pouch perineal بود که ۴ - ۶ ماه پس از proctocolectomy ترمیمی ایجاد شد
[ترجمه گوگل]سه استثناء برای این الگو، فیستول پریدگی کیسه ای واژینال یا کیسه ای بود که 4-6 ماه پس از پروکتوکالکتومی ترمیمی ایجاد می شد

10. ConclusionDouble lumen T tube enabling sinus visualization by choledochography effectively prevents biliary fistula after T tube removal.
[ترجمه ترگمان]لوله ConclusionDouble لومن به وسیله choledochography به طور موثر از فیستول چشم بعد از برداشتن لوله T جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری دو لوله لومن T که قادر به تجسم سینوسی توسط cholechography است، به طور موثر جلوگیری از فیستول صفراوی پس از حذف لوله T

11. AIM To study the causes and preventive measures of hysterectomy complicated with vesicovaginal fistula.
[ترجمه ترگمان]به منظور مطالعه علل و اقدامات پیشگیرانه of با فیستول vesicovaginal پیچیده شده است
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی علل و اقدامات پیشگیرانه هیسترکتومی پیچیده با فیستول vesicovaginal

12. Conclusion Anatomical fistulectomy is a relative ideal procedure for high complex anal fistula.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Anatomical fistulectomy یک روش ایده آل نسبی برای فیستول یا فیستول بزرگ بالا است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فیستوکتومی تشریحی روش ایده آل نسبی برای فیستول مقعدی پیچیده است

13. To investigate the incidence, treatment and relative factors of pharyngocutaneous fistula ( PCF ) after total laryngectomy ( TL ) .
[ترجمه ترگمان]برای بررسی میزان شیوع، درمان و عوامل نسبی فیستول pharyngocutaneous (PCF)پس از مجموع laryngectomy (TL)
[ترجمه گوگل]برای بررسی بروز، درمان و عوامل نسبی فیستول فیشر (PCF) پس از کل لارنگکتومی (TL)

14. Side to side anastomosis is preferred to build anatomical snuffbox arteriovenous fistula.
[ترجمه ترگمان]پهلو به پهلو ترجیح داده می شود که مجرای کالبدشناسی arteriovenous فیستول را بسازد
[ترجمه گوگل]برای ساخت آناستوموز به سمت جانبی برای ایجاد فیستول آرتروویوسی آنوافکتیک قارچی ترجیح داده می شود

15. To do surgical operations at a accurate notch position and the right nursing of posture of body are the key to avoid trachea arteria anonyma fistula after tracheotomy.
[ترجمه ترگمان]انجام عمل های جراحی در یک موقعیت خوب و مراقبت درست بدن، کلید اجتناب از زخم نای arteria anonyma بعد از نای بری است
[ترجمه گوگل]انجام عمل جراحی در موقعیت مکانی دقیق و پرستاری مناسب بدن، کلیدی برای جلوگیری از ترشحات آئورت فک (Arteria anonyma fistula) پس از تراکئوتومی می باشد


کلمات دیگر: