کلمه جو
صفحه اصلی

encoded


معنی : رمزی، رمزی شده
معانی دیگر : رمزی، رمزی شده

انگلیسی به فارسی

رمزی، رمزی‌شده


کدگذاری شده، رمزی، رمزی شده


مترادف و متضاد

رمزی (صفت)
secret, mystic, allegorical, figurative, coded, symbolic, encoded, cryptic, esoteric, undercover, backstairs, furtive, occult, emblematic, runic

رمزی شده (صفت)
encoded

پیشنهاد کاربران

به رمز درآمده

رمز گذاری شده


encoded ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: کُدبندی‏شده
تعریف: ویژگی اطلاعاتی که براساس رمزگذاری معینی به صورتی دیگر تبدیل شده باشد


کلمات دیگر: