کلمه جو
صفحه اصلی

incommunicado


معنی : بدون وسایل ارتباط، در حبس مجرد
معانی دیگر : (بی تمایل یا ناقادر یا نامجاز به داشتن ارتباط با دیگران) بی رسانش

انگلیسی به فارسی

بدون وسایل ارتباط، در حبس مجرد


انگلیسی به انگلیسی

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: not permitted to transmit or receive messages.

- a prisoner incommunicado
[ترجمه ترگمان] یه زندانی دستگیر شده
[ترجمه گوگل] زندانی بدون ارتباط
- She was held incommunicado.
[ترجمه ترگمان] او را در آغوش گرفته بود
[ترجمه گوگل] او غیرمجاز نگه داشته شد

• cut off, unable to communicate with
if you are being kept incommunicado, you are not allowed to talk to anyone outside the place where you are.

مترادف و متضاد

بدون وسایل ارتباط (صفت)
incommunicado

در حبس مجرد (صفت)
incommunicado

silenced


Synonyms: sequestered, secluded, isolated


جملات نمونه

1. prisoners who were held incommunicado
زندانیانی که بدون ارتباط به خارج محبوس شده بودند

2. He was held incommunicado in prison for ten days before being released without charge.
[ترجمه ترگمان]او ده روز قبل از آزاد شدن در زندان به مدت ده روز حبس شده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه به صورت آزاد آزاد شود ده روز قبل در زندان نگهداری می شد

3. His secretary says he will be incommunicado for the rest of the day.
[ترجمه ترگمان]منشی او می گوید که او تا آخر روز بی کار خواهد بود
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه وی می گوید که برای بقیه روز در دسترس نخواهد بود

4. Yesterday she was incommunicado, putting the finishing touches to her autobiography.
[ترجمه ترگمان]دیروز او incommunicado بود، آخرین تماس خود را با زندگینامه خود به پایان رساند
[ترجمه گوگل]دیروز او بیسواد بود، لایهای به اتمام رساند

5. She spent her fortieth birthday incommunicado, in Scotland.
[ترجمه ترگمان]او ۴۰ سالگی را در اسکاتلند گذراند
[ترجمه گوگل]او 40 ساله خود را در سال نو میلادی در اسکاتلند گذراند

6. He is reportedly being held incommunicado at a military prison.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او در یک زندان نظامی دستگیر شده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که او در زندان نظامی بی ارتباط است

7. He was held incommunicado for the first 48 hours after he was arrested.
[ترجمه ترگمان]او برای اولین ۴۸ ساعت پس از اینکه دستگیر شد، دستگیر شد
[ترجمه گوگل]برای 48 ساعت اول پس از دستگیرش، وی بدون ارتباط برقرار شد

8. After he had been held incommunicado for a month his family were allowed to visit him and found him in good health.
[ترجمه ترگمان]پس از یک ماه اقامت، خانواده او به او اجازه دادند تا از او دیدن کنند و او را در سلامت خوبی یافتند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه یک ماه یکبار غیرموجهی شد، خانواده اش مجاز به بازدید از او شد و او را در سلامت قرار داد

9. Theprisoner was held incommunicado.
[ترجمه ترگمان]Theprisoner را در آغوش گرفته بودند
[ترجمه گوگل]زندانی بدون ارتباط برقرار شد

10. The prisoners have been held incommunicado for eighteen years.
[ترجمه ترگمان]این زندانیان به مدت هیجده سال حبس شده بودند
[ترجمه گوگل]زندانیان در طول هجده سال نگهداری نشده اند

11. He has been held incommunicado since then, putting him at risk of torture and other ill-treatment .
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد او را در معرض خطر شکنجه و سایر رفتارهای نامناسب قرار داده است
[ترجمه گوگل]او از آن زمان به صورت غیرمستقیم نگهداری شده است و او را در معرض شکنجه و بدرفتاری قرار می دهد

12. The Saudi Arabian authorities regularly hold detainees incommunicado, at which time they are at risk of being tortured and otherwise ill-treated.
[ترجمه ترگمان]مقامات عربستان سعودی به طور منظم بازداشت شدگان را بازداشت می کنند که در آن زمان آن ها در معرض شکنجه و در غیر این صورت بدرفتاری قرار دارند
[ترجمه گوگل]مقامات عربستان سعودی مرتب نگهداشتن زندانیان بدون ارتباط را دارند، در آن زمان آنها در معرض خطر شکنجه و بدرفتاری قرار می گیرند

13. The alleged abuses include holding people incommunicado and extracting confessions through torture, Nowak said.
[ترجمه ترگمان]نواک گفت که این سو استفاده شامل برگزاری اعترافات مردم و گرفتن اعتراف از طریق شکنجه است
[ترجمه گوگل]نواک گفت که سوءاستفاده های ادعایی شامل داشتن افراد بی ارتباط و کشف اعترافات از طریق شکنجه است

14. The Saudi Arabian authorities regularly hold detainees incommunicado, when they are frequently tortured and otherwise ill - treated.
[ترجمه ترگمان]مقامات عربستان سعودی به طور منظم بازداشت شدگان را بازداشت می کنند، در حالی که اغلب مورد شکنجه قرار می گیرند و در غیر این صورت بیمار رفتار می شود
[ترجمه گوگل]مقامات عربستان سعودی مرتب نگهداشتن زندانیان را بدون ارتباط برقرار می کنند، زمانی که آنها اغلب مورد شکنجه قرار می گیرند و در غیر این صورت با آنها رفتار می شود

prisoners who were held incommunicado

زندانیانی که بدون ارتباط به خارج محبوس شده بودند


پیشنهاد کاربران

محروم از ارتباط با دیگران


کلمات دیگر: