1. Censers burned, further hazing the air.
[ترجمه ترگمان] censers در حال آتیش زدن در هوا رو به آتیش کشیدن
[ترجمه گوگل]سوزن های سوزانده می شوند و هوای بیشتری دارند
2. Living sachet, censer for the bedroom.
[ترجمه ترگمان]sachet زنده، censer برای اتاق خواب
[ترجمه گوگل]کیسه زندگی، سانسور برای اتاق خواب
3. Uzziah a censer in his hand ready to burn incense, became angry.
[ترجمه ترگمان]Uzziah که در دست او برای سوزاندن هوا آماده بود خشمگین شد
[ترجمه گوگل]Uzziah سوزنر در دست خود را آماده بخور دادن بخور، عصبانی شد
4. When bissextile earth wants censer and candlestick, I still laugh at him stealthily, think he always is idolatrous, when to forget.
[ترجمه ترگمان]وقتی که زمین می خواهد censer و شمعدان را بخواهد همچنان به او می خندم و فکر می کنم که او همیشه بت و علاقه دارد و فراموش می کند
[ترجمه گوگل]وقتی زمین بیسکستی سانسور و شمعدان را می خواهد، من هنوز به او خیره به نظر می رسد، فکر می کنم او همیشه بت پرست است، زمانی که برای فراموش کردن
5. Hollow-out censer in pea green to bake with glaze and become, a sphere tank shape, .
[ترجمه ترگمان]censer در نخود سبز به رنگ سبز است تا با لعاب خورده شود و تبدیل به یک شکل مخزن کره شود
[ترجمه گوگل]سوزان توخالی در نخود سبز برای پخت با لعاب و تبدیل شدن، یک شکل مخزن کره،
6. Preservation hall has stone censer Dynasties, Song Dynasty stone and stone luohanjing chuang.
[ترجمه ترگمان]تالار حفظ بخور stone سنگی، سنگ سلسله سانگ و سنگ luohanjing سنگی دارد
[ترجمه گوگل]سالن نگهداری دارای سانسور سنگ، سلسله سلسله آهنگ و سنگ luohanjing chuang است
7. Then another angel a golden censer, came and stood at the altar.
[ترجمه ترگمان]پس از آن فرشته دیگری که censer بود آمد و در محراب ایستاد
[ترجمه گوگل]سپس یک فرشته دیگر یک سانسور طلایی آمد و به محراب ایستاد
8. NIV Uzziah, who had a censer in his hand ready to burn incense, became angry.
[ترجمه ترگمان]NIV Uzziah که a در دست داشت خشمگین شد و خشمگین شد
[ترجمه گوگل]Uziiah NIV، که در دستش آماده سوزاندن بخور دادن بخور بود، عصبانی شد
9. Another angel, who had a golden censer, came and stood at the altar.
[ترجمه ترگمان]یک فرشته دیگر که a بود آمد و در محراب ایستاد
[ترجمه گوگل]فرشته دیگری، که سانسور طلایی داشت، آمد و به محراب ایستاد
10. Leading a small home on the censer, under the provisional steep a Precipice.
[ترجمه ترگمان]در یک خانه کوچک در the که در زیر باران موقت در آن قرار دارد، به سوی خانه کوچک در حرکت است
[ترجمه گوگل]منجر به یک خانه کوچک در سانسور، تحت شیب موقت خرابه است
11. Each had a censer in his hand and a fragrant cloud of incense was rising.
[ترجمه ترگمان]هر یک a در دست داشت و ابری از دود برمی خاست
[ترجمه گوگل]هر یک از سوزنرها را در دست خود داشتند و ابر رایحه زعفران رو به افزایش بود
12. Sunshine censer gives birth to violet smoke.
[ترجمه ترگمان]Sunshine censer دود بنفش رو به دنیا میاره
[ترجمه گوگل]سوزن آفتاب باعث تولد بنفش دود می شود
13. This is a delicate censer.
[ترجمه ترگمان] این یه censer حساسه
[ترجمه گوگل]این یک سانسور ظریف است
14. The globes a more gothic - type look to them, sort of like a censer a way?
[ترجمه ترگمان]این globes به شکلی gothic شبیه به یک sort است؟
[ترجمه گوگل]گلها یک نوع گوتیک تر به نظر می رسند، مثل یک سانسور راه؟