کلمه جو
صفحه اصلی

give over


معنی : واگذار کردن، ترک کردن، واگذاردن، دست کشیدن از
معانی دیگر : 1- دادن، تسلیم کردن، رد کردن به 2- ایستادن، دست نگه داشتن، متوقف شدن 3- ذخیره کردن، کنار گذاشتن

انگلیسی به فارسی

سپردن، واگذار کردن


کناره گرفتن از کاری


تسلیم کردن، واگذاردن


مترادف و متضاد

واگذار کردن (فعل)
abandon, surrender, concede, cede, assign, relegate, give, transfer, abdicate, admit, quitclaim, title, make over, remise, vest, entrust, intrust, give over, yield

ترک کردن (فعل)
leave, expatriate, defect, abnegate, relinquish, give up, pull out, disuse, desert, evacuate, give over, throw over

واگذاردن (فعل)
devolve, betake, give over

دست کشیدن از (فعل)
leave, quit, discard, go out, give over, surcease, disaccustom, knock off, leave off

Entrust (something) to another


Devote or resign to a particular purpose or activity


Give up; abandon; desert; stop


جملات نمونه

1. I hope the rain will soon give over.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم باران به زودی تمام شود
[ترجمه گوگل]امیدوارم باران به زودی برود

2. I wish you lot would just give over!
[ترجمه ترگمان]ای کاش همین الان تسلیم می شدی!
[ترجمه گوگل]من به شما آرزو می کنم که خیلی چیزها را تحمل کنم!

3. Give over, can't you? I can't work with you chattering away like that.
[ترجمه ترگمان]تسلیم شو، مگه نه؟ من نمی تونم با تو این جوری حرف بزنم
[ترجمه گوگل]از دست نده، نمی توانی؟ من نمیتوانم با شما کار کنم که مثل این است

4. Oh, give over complaining, we're nearly there.
[ترجمه ترگمان]اوه، بی خیال شکایت، ما تقریبا رسیدیم
[ترجمه گوگل]آه، شکایت میکنی، ما تقریبا آنجا هستیم

5. They've doubled your salary? Give over!
[ترجمه ترگمان]حقوق شما دو برابر شده؟ ! تسلیم شو
[ترجمه گوگل]آنها حقوق شما را دو برابر کرده اند؟ واگذار کردن!

6. Give over, Chris! You're hurting me.
[ترجمه ترگمان]\"تسلیم شو،\" کریس تو داری به من صدمه می زنی
[ترجمه گوگل]کریس، کریس تو داری به من آسیب میزنی

7. Give over that crying!
[ترجمه ترگمان]! اون گریه رو تمومش کن
[ترجمه گوگل]بیش از آن گریه کنید!

8. Give over teasing that cat.
[ترجمه ترگمان]اون گربه را اذیت نکن
[ترجمه گوگل]بیش از اذیت کردن گربه

9. Now then, give over!
[ترجمه ترگمان]خوب، حالا، تسلیم شو!
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بیش از حد!

10. Please give over crying. Do give over!
[ترجمه ترگمان] لطفا گریه کن! تسلیم شو
[ترجمه گوگل]لطفا گریه کن انجام دادن!

11. Mrs Dashwood began shortly to give over every hope of the kind.
[ترجمه ترگمان]خانم Dashwood به زودی به هر امید دیگری پرداخت
[ترجمه گوگل]خانم دشوود به زودی شروع به ارائه هر نوع امیدواری کرد

12. Every year we give over 200 million pounds of clothing away to the Salvation Army.
[ترجمه ترگمان]ما سالانه بیش از ۲۰۰ میلیون پوند لباس به ارتش رستگاری می دهیم
[ترجمه گوگل]هر ساله ما بیش از 200 میلیون پوند لباس را به ارتش نجات می دهیم

13. If you refuse to give over the secret documents you will be killed.
[ترجمه ترگمان]اگر از دادن مدارک مخفی امتناع کنی، کشته خواهی شد
[ترجمه گوگل]اگر از دادن اسناد محرمانه خودداری کنید کشته خواهید شد

14. Tibetan medicine establishments at all levels throughout Tibet give over 500,000 out - patient consultations annually.
[ترجمه ترگمان]مراکز پزشکی تبتی در تمام سطوح تبت سالانه بیش از ۵۰۰،۰۰۰ مشاوره بیمار - بیمار را ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]موسسات پزشکی تبتی در تمام سطوح در سراسر تبت، سالانه بیش از 500،000 مشاوره در مورد بیمار ارائه می دهند

15. We told the obnoxious guest to give over.
[ترجمه ترگمان] ما به اون مهمان لعنتی گفتیم که تسلیم شه
[ترجمه گوگل]ما به مهمان ناراحت کننده گفتیم تا برود

پیشنهاد کاربران

سپردن، اختصاص دادن

بیخیال شو
دست بردار
تمومش کن

Give yourself over to st
خود را وقف چیزی کردن


کلمات دیگر: