1. delirious with joy
هیجان زده از خوشی
2. the patient's fever went up and she became delirious
تب بیمار بالا رفت و دچار هذیان شد.
3. He suffered an attack of malaria and was delirious.
[ترجمه ترگمان]او دچار حمله مالاریا شد و در حال هذیان بود
[ترجمه گوگل]او از حمله مالاریا رنج می برد و خجالت زده بود
4. He's so delirious he doesn't know where he is.
[ترجمه ترگمان]او در حال هذیان است و نمی داند کجاست
[ترجمه گوگل]او بسیار مضحک است و نمی داند کجاست
5. I was delirious and blacked out several times.
[ترجمه ترگمان]من در حال هذیان بودم و چندین بار بی هوش بودم
[ترجمه گوگل]چندین بار خجالت زده شدم و سیاه و سفید شدم
6. He was delirious, murmuring about his childhood.
[ترجمه ترگمان]او در حال هذیان بود و در مورد کود کیش چیزی زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]او خجالتی بود، زمزمه های دوران کودکی اش
7. The children were delirious as they opened the parcels.
[ترجمه ترگمان]وقتی بسته ها را باز کردند، بچه ها در حال هذیان بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها وقتی بسته ها را باز کردند، بی رحمانه بودند
8. She's delirious, but has lucid intervals.
[ترجمه ترگمان]او در حال هذیان است، اما در فواصلی سر و صدا می کند
[ترجمه گوگل]او خجالتی است، اما فاصله ای روشن دارد
9. He was delirious, murmuring about that matter.
[ترجمه ترگمان]او در حال هذیان بود و در این مورد چیزی زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]او خجالت زده بود، زمزمه در مورد آن موضوع
10. She had a high temperature and was delirious.
[ترجمه ترگمان]تب شدیدی داشت و هذیان می گفت
[ترجمه گوگل]او درجه حرارت بالا داشت و خجالتی بود
11. The crowds were delirious with joy.
[ترجمه ترگمان]جمعیت از شادی در حال هذیان بود
[ترجمه گوگل]مردم با شادی مضحک بودند
12. And the delirious thrill of release as that bottle detonated against the wall had been terrifying in its power.
[ترجمه ترگمان]و هیجان هذیان، همان طور که آن بطری در مقابل دیوار منفجر شد، از قدرت آن وحشت داشت
[ترجمه گوگل]و هیجان هیجان انگیز آزادی به عنوان آن بطری بر روی دیوار منفجر شد در قدرت خود را وحشتناک بود
13. One patient was delirious with a high fever.
[ترجمه ترگمان]یک بیمار تب شدیدی داشت
[ترجمه گوگل]یک بیمار مبتلا به تب بالا بود
14. The crowd howled, delirious.
[ترجمه ترگمان]جمعیت در حال هذیان زوزه می کشیدند
[ترجمه گوگل]جمعیت گول زده، گمراه کننده
15. It may be a delirious hope, but you force yourself to rest your arms on your chest, crossed and pulsing.
[ترجمه ترگمان]شاید یک امید هذیانی باشد، اما تو خودت را مجبور می کنی که روی سینه ات دست و پا بزنی و از هم بروی
[ترجمه گوگل]این ممکن است یک امید وحشیانه باشد، اما شما خود را مجبور میکنید که سلاح خود را روی سینه خود ببندید و از آن عبور کنید