کلمه جو
صفحه اصلی

demotic


معنی : وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
معانی دیگر : همگانی، عمومی، مردمگانی، مردمی، وابسته به مردم، (زبان شناسی) عامیانه، محاوره ای (در مقابل ادبی یا رسمی)، (زبان شناسی) حروف دماتیک (الفبای ساده شده ی مصر باستان که با الفبای کاهنان یا الفبای hieratic فرق داشت)، معروف، متداول

انگلیسی به فارسی

معروف، متداول، وابسته به حروف جدید هیروگلیفی


دموکراتیک، وابسته بحروف جدید هیروگلیفی


انگلیسی به انگلیسی

• of the common people, popular
demotic is used to describe something that is typical of or used by ordinary people; a formal use.
demotic is the spoken form of the modern greek language.

مترادف و متضاد

وابسته به حروف جدید هیروگلیفی (صفت)
demotic

جملات نمونه

1. The socioligist maintained that a demotic society would lower the nation's standards.
[ترجمه ترگمان]The مدعی شد که جامعه demotic استانداردهای کشور را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]جامعه شناسان معتقد بودند که جامعه دموکراتیک استانداردهای ملت را پایین می آورد

2. Demotic script on a replica of the rosetta stone on display in Magdeburg.
[ترجمه ترگمان]خط (دموتیک)یک کپی از سنگ rosetta در ماگدبورگ را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]اسکریپت دموکراتیک در یک کپی از سنگ rosetta در نمایش در ماگدبورگ

3. It is television's demotic style of language.
[ترجمه ترگمان]این سبک demotic از تلویزیون است
[ترجمه گوگل]این سبک دموکراتیک تلویزیون زبان است

4. Losses that bring to national and demotic wealth caused by the flood are very huge.
[ترجمه ترگمان]خساراتی که به ثروت ملی و demotic ناشی از سیل منجر شده است بسیار عظیم است
[ترجمه گوگل]ضررهایی که به ثروت ملی و ناخوشایندی ناشی از سیل منجر می شود بسیار زیاد است

5. Everything is for the Demotic Benefit Animadvert on " Bureaucracy Standard " and " Money Standard "
[ترجمه ترگمان]همه چیز برای خط (دموتیک)از \"استاندارد Bureaucracy\" و \"استاندارد پول\" است
[ترجمه گوگل]همه چیز برای Demod Benefit Animadvert در 'استاندارد بوروکراسی' و 'پول استاندارد'

6. Folktale reflects demotic ideas about value.
[ترجمه ترگمان]folktale منعکس کننده عقاید demotic در مورد ارزش است
[ترجمه گوگل]Folktale نشان دهنده ایده های دموکراتیک درباره ارزش است

7. The demotic poetry of Robert Burns or the skirl of bagpipes at Highland gatherings are easily appreciated by immigrants.
[ترجمه ترگمان]شعر demotic روبرت برنز یا the نی انبان در اجتماعات Highland به راحتی توسط مهاجران مورد تقدیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اشعار دموکراتیک رابرت برنز یا قهوه ای از دوشیزه در گردهمایی های هیللند به راحتی توسط مهاجران قدردانی می شود

8. When portraying factory scenes for advertisements in trade journals he would adopt a more straight forward, demotic style.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصویر سازی صحنه های کارخانه برای تبلیغات در مجلات تجاری را به تصویر می کشد، سبک تری به سمت جلو و demotic اتخاذ می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که صحنه های کارخانه ای را برای تبلیغات در مجلات تجاری نمایش می دهد، او یک سبک رو به جلو، سبک دموکراتیک را به کار می گیرد

9. Cubism was hard to read, willfully ambiguous, and yet demotic too.
[ترجمه ترگمان]خواندن Cubism سخت بود، willfully و در عین حال demotic
[ترجمه گوگل]کوبیسم سخت بود که بخواند، به طور قطعی مبهم بود ولی هنوز هم دموکراتیک بود

پیشنهاد کاربران

مبتذل


کلمات دیگر: