1. Also patron of gardeners; he is invoked against hemorrhoids and syphilis.
[ترجمه ترگمان]همچنین پشتیبان باغبانان است؛ او در برابر بواسیر و سیفیلیس احضار می شود
[ترجمه گوگل]همچنین حامی باغبانان؛ او علیه هموروئید و سیفلیس است
2. Gayle Garrett wondered if her friend had hemorrhoids.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، \"گیل گرت\" از خودش می پرسید که آیا دوستش بواسیر داره یا نه
[ترجمه گوگل]گیل گارت فکر کرد که آیا دوستش هموروئید دارد؟
3. Objective: To observe the Glass alum treatment of hemorrhoid lotion Hip Bath edema after a margin of the clinical efficacy.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده محلول زاج سفید و محلول Hip در منطقه باث (پس از حاشیه کارآیی بالینی)
[ترجمه گوگل]هدف: درمان زخم شیشه ای از لنز هموروئید ادم حمام هیپ پس از حاشیه اثر بالینی
4. Conclusion:High-frequency capacitors field treatment instrument, Milligan hemorrhoidectomy and PPH all are effective treatment methods for mixed hemorrhoid.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ابزار عمل آوری میدان های فرکانس بالا، milligan hemorrhoidectomy و PPH همگی روش های درمانی موثر برای hemorrhoid مختلط هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ابزار درمانی خازن با فرکانس بالا، Milloran hemorrhoidectomy و PPH همه روش های درمان موثر برای هموروئید مخلوط هستند
5. Objective: To investigate the effect of experimental hemorrhoid and security of Kezhi suppository.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of تجربی و امنیت of suppository
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر هموروئید آزمایشی و ایمنی شپشه کجی
6. The sun has practical HuaiZhi prescription for hemorrhoid, Fried melon, balsam pear administering eye's rule, diarrhea.
[ترجمه ترگمان]خورشید دارای تجویز HuaiZhi برای hemorrhoid، هندوانه، هندوانه، هلو، قانون administering، اسهال است
[ترجمه گوگل]خورشید نسخه تجویزی HuaiZhi برای hemorrhoid، خربزه جرغ خورده، گلابی گلابی به اداره چشم، اسهال است
7. Methods 32 hemorrhoid were treated by copper cation electrochemistry therapy, and the therapeutic effects were observed.
[ترجمه ترگمان]روش ها ۳۲ hemorrhoid از طریق فرآیند تصفیه cation مسی درمان شدند و اثرات درمانی مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: 32 هموروئید با درمان الکتروشیمی کاتیون مس درمان شدند و اثرات درمانی مشاهده شد
8. Hemorrhoid ( or pile ) : Mass formed by distension of the network of veins supplying the anal canal.
[ترجمه ترگمان]Hemorrhoid (یا توده): مراسم عشای ربانی توسط distension از شبکه of تامین می شود که آب canal را تامین می کند
[ترجمه گوگل]هموروئید (یا شمع): توده تشکیل شده توسط انسداد شبکه ای از رگهای عرضه کننده کانال مقعد است
9. Lap hemorrhoid Si end, only pure color line.
[ترجمه ترگمان]بواسیر که داره تموم میشه فقط یه خط رنگ خالص داره
[ترجمه گوگل]پای لیزر Si پایان، تنها خط رنگ خالص
10. Menthod: 31 cases of hemorrhoid were treated with MEBO gauze by pressure bandage method post hemorrhoidectomy .
[ترجمه ترگمان]Menthod: ۳۱ مورد از hemorrhoid با گاز پانسمان شده توسط روش بانداژ فشار hemorrhoidectomy تیمار شدند
[ترجمه گوگل]روش: 31 مورد هموروئید با گاز مایو با روش پیوندی فشار بعد از هموروئیدکتومی تحت درمان قرار گرفتند
11. Objective : To investigate the effect of experimental hemorrhoid and safety of Kezhi suppository.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر hemorrhoid تجربی و ایمنی of suppository
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر هموروئیدی آزمایشی و ایمنی شپشه کجی
12. Objective introduce three and treatment methods for hemorrhoid postoperation hemorrhage.
[ترجمه ترگمان]هدف، سه روش درمان و درمان را برای hemorrhoid postoperation postoperation معرفی می کند
[ترجمه گوگل]هدف سه روش درمانی و روشهای درمانی خونریزی پس از عمل هموروئیدی است
13. Conclusion: Glass alum treatment of hemorrhoid lotion Hip Bath after a margin of edema is effective, worthy of promotion.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: استفاده از محلول زاج سفید به محلول hemorrhoid Hip در بث بعد از یک حاشیه از تورم، موثر و شایسته ترفیع است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: درمان الکل با استفاده از لوسیون حمور، حمام حمام پس از حاشیه ادم موثر است، ارزش ارتقاء
14. Our fathers wore out their backs at heavy, senseless labor, pulled their own teeth, lived with massive hemorrhoids.
[ترجمه ترگمان]پدران ما از کار سنگین و بی معنی خود را بیرون می کشیدند، دندان هایشان را می کشیدند، با بواسیر حاد زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]پدران ما نیروی سنگین و بی ضرر را پشت سر گذاشتند، دندان های خود را کشیدند، با هموروئید عظیم زندگی می کردند
15. Also patron of cab drivers and gardeners; he is invoked against hemorrhoids.
[ترجمه ترگمان]همچنین patron و باغبانان را استخدام می کند؛ و در برابر بواسیر احضار می شود
[ترجمه گوگل]همچنین حامی رانندگان و باغبانان کابین؛ او علیه هموروئید است