1. That bout of pneumonia enfeebled her.
[ترجمه ترگمان]به خاطر سینه پهلو
[ترجمه گوگل]این ناحیه پنومونی او را نابود کرد
2. An enfeebled Lloyd's would harm the City of London's international standing.
[ترجمه ترگمان]ضعف و ضعف لو ید به شهر لندن آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]یک لوییز ضعیف می تواند به موقعیت بین المللی شهر لندن آسیب برساند
3. There was food for his enfeebled eyes.
[ترجمه ترگمان]در چشمانش غذا بود
[ترجمه گوگل]غذا برای چشمان ناتوانی اش بود
4. Destructiveness and self-doubt are preferable to the enfeebled body politic and the parasitic Church.
[ترجمه ترگمان]شک و تردید نسبت به ضعف و ضعف جسمی و کلیسای انگل ترجیح داده می شود
[ترجمه گوگل]خرابکاری و شک و تردید به سیاست سیاسی بدن و کلیسای انگلی ترجیح داده می شود
5. In California there was nothing new about enfeebled parties.
[ترجمه ترگمان]در کالیفرنیا، هیچ چیز جدیدی در مورد ضعف این دو حزب وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در مورد کالیفرنیا هیچ چیز جدیدی در مورد احزاب ضعیف وجود نداشت
6. The contrast between these recommendations and the then enfeebled state of planning practice was striking.
[ترجمه ترگمان]تقابل بین این توصیه ها و بعد ضعف عملکرد برنامه ریزی قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]کنتراست بین این توصیه ها و وضعیت دولت برنامه ریزی شده در آن زمان قابل توجه بود
7. He finds himself politically enfeebled.
[ترجمه ترگمان]او خود را از لحاظ سیاسی ضعیف می بیند
[ترجمه گوگل]او خود را به لحاظ سیاسی از بین می برد
8. Despite her vehement protests, he hauled her enfeebled body inside and turned, laughing with delight.
[ترجمه ترگمان]با وجود اعتراض های شدید، بدن رنجور خود را به داخل کشید و برگشت و با خوشحالی خندید
[ترجمه گوگل]با وجود تظاهرات شگفت انگیز او، بدن او را درون خود فرو ریخت و با لذت خنده می زد
9. It serves alwaystodistract the public councils and enfeeble the public administration.
[ترجمه ترگمان]این سازمان به alwaystodistract شورای مردمی خدمت می کند و مدیریت دولتی را تعطیل می کند
[ترجمه گوگل]این کار به طور کامل از شوراهای عمومی حمایت می کند و اداره دولتی را مدیریت می کند
10. By undue profoundity we perplex and enfeeble thought.
[ترجمه ترگمان]به بیت با لحنی بیش از حد به فکر فرو رفت و به فکر فرو رفت
[ترجمه گوگل]با غرور ناخوشایند، ما فکرمی کنم و فکرمی کنم
11. Enfeeble is usually a skill to get after Brain Sap and Nightmare to use on enemy heroes with high damage to reduce their damage capabilities severely.
[ترجمه ترگمان]enfeeble معمولا مهارتی است که بعد از برنامه ریزی مغز و کابوس برای استفاده از قهرمانان دشمن با صدمات بالا به منظور کاهش میزان آسیب آن ها به شدت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]Enfeeble معمولا یک مهارت برای دریافت پس از Brain Sap و کابوس برای استفاده در قهرمانان دشمن با آسیب بالا به منظور کاهش توانایی های خسارت خود را به شدت
12. This does not mean that you will instantly become enfeebled, relying on others to do everything for you.
[ترجمه ترگمان]این به این معنا نیست که شما در دم ضعیف می شوید و به دیگران تکیه می کنید تا همه کارها را برای شما انجام دهند
[ترجمه گوگل]این بدان معنا نیست که شما فورا تبدیل به فریب، با تکیه بر دیگران برای انجام همه چیز برای شما
13. One major factor, of course, was that the possible alternatives seemed enfeebled and lacking in conviction.
[ترجمه ترگمان]البته یکی از عوامل مهم، این بود که جایگزین های ممکن، ضعیف و فاقد اعتقاد به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]البته یک عامل مهم این بود که جایگزین های احتمالی به نظر می رسید و اعتبار ندارد
14. Indeed, it was out of the question given the dollar's enfeebled position.
[ترجمه ترگمان]در واقع، در حال حاضر در حال ضعف و ناتوانی بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت، از نظر سؤال برانگیز، موضع ضعیف دلار بود