کلمه جو
صفحه اصلی

filiation


معنی : نسل، نسب، رابطه پدر و فرزندی
معانی دیگر : رابطه ی مادر (یا پدر) با فرزند، رابطه ی پدر و فرزندی، اصل و نسب، زادگان، (تشکیل دادن گروه یا شاخه ی جدید اجتماع یا انجمن) انشعاب، شاخه شدگی، اباء واجدادی

انگلیسی به فارسی

آبا و اجدادی، نسب، نسل، رابطه پدر و فرزندی


انگلیسی به انگلیسی

• parentage (law); origin; ancestral relation; fact of being the child of -

مترادف و متضاد

نسل (اسم)
slip, race, generation, descendant, descendent, filiation

نسب (اسم)
origin, genealogy, filiation, parentage, stirps

رابطه پدر و فرزندی (اسم)
filiation

جملات نمونه

1. In these documents the natural divine filiation of Jesus even as man is strongly asserted, and His adoptive filiation, at least in so far as it excludes the natural, is rejected as heretical.
[ترجمه ترگمان]در این اسناد، اصالت الاهی یا طبیعی عیسی، حتی همان طور که انسان به شدت تاکید دارد، و filiation اختیاری او، دست کم تا آن حد که طبیعی است، به عنوان بدعت مردود تلقی می شود
[ترجمه گوگل]در این اسناد، پیدایش الهی طبیعی عیسی حتی به عنوان انسان به شدت مورد تأیید قرار گرفته است، و پیوند زوج او، حداقل تا آنجا که طبق آن طبیعی را رد می کند، به عنوان کبریتی رد می شود

2. Computational fluid dynamics is one filiation of the fluid dynamics.
[ترجمه ترگمان]دینامیک سیالات محاسباتی یکی از ویژگی های دینامیک سیالات است
[ترجمه گوگل]دینامیک سیال محاسباتی، یکی از پویایی های دینامیکی سیال است

3. Fuzzy control is an important application filiation of fuzzy mathematics. It's a kind of new intelligent control algorithm formed by the combination between fuzzy mathematic and automation.
[ترجمه ترگمان]کنترل فازی کاربرد مهمی از ریاضیات فازی است این نوعی از الگوریتم کنترل هوشمند نوین است که با ترکیب between فازی و اتوماسیون شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]کنترل فازی یک برنامه کاربردی مهم در ریاضیات فازی است این نوعی از الگوریتم کنترل هوشمند جدید است که توسط ترکیبی از ریاضیات فازی و اتوماسیون ایجاد شده است

4. The tree is filiation, but the rhizome is alliance, uniquely alliance.
[ترجمه ترگمان]درخت filiation است، اما the اتحاد، اتحاد منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]درخت درختی است، اما ریزوم یک اتحاد، اتحاد منحصر به فرد است

5. When husband and wife speak to each other, though they understand each other's filiation very well, each uses his and her own language.
[ترجمه ترگمان]وقتی که زن و شوهر با هم حرف می زنند، هر چند آن ها زبان یکدیگر را خیلی خوب درک می کنند، هر کدام از زبان خودش و خودش استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که شوهر و همسر با یکدیگر صحبت می کنند، هرچند آنها به خوبی درک یکدیگر را درک می کنند، هر کدام از زبان خود و خودشان استفاده می کنند

6. For generating prototype correctly, the concepts of agnation, filiation, brotherhood between features are studied, and the method that distinguish the relations of features is given.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد نمونه اولیه، مفاهیم of، filiation، برادری بین ویژگی های مورد مطالعه قرار گرفته اند و روشی که روابط ویژگی های مشخصه را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]برای تولید نمونه اولیه به درستی، مفاهیم پیری، فلیسه شدن، برادری بین ویژگی ها مورد مطالعه قرار می گیرند و روش شناسایی روابط ویژگی ها به دست می آید

پیشنهاد کاربران

هم تبار


کلمات دیگر: