کلمه جو
صفحه اصلی

gnarl


معنی : گره درخت یا چوب، غرولند، زوزه، گره دار کردن، پیچ دادن
معانی دیگر : پینه بستن، (تنه ی درخت یاساقه ی گیاه)، گره، قلمبه شدگی، گره دار شدن، قلمبه دار شدن، غریدن، خروشیدن، دندان قروچه کردن، چوب گره درخت یا چوب

انگلیسی به فارسی

پیچ دادن، گره دار کردن، (چوب)گره درخت یا چوب، غرولند، زوزه


gnarl، گره درخت یا چوب، غرولند، زوزه، پیچ دادن، گره دار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a knotty bulge on a tree.
مشابه: knot
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gnarls, gnarling, gnarled
• : تعریف: to knot or twist.
مشابه: knot

- Severe arthritis had gnarled the woman's hands.
[ترجمه ترگمان] ورم مفصلی دست زن را گره زده بود
[ترجمه گوگل] آرتریت شدید دست های زن را برداشت

• knot, hard protuberance (especially on a tree)
growl, snarl; bare fangs
twist, bend; make twisted and knotty

مترادف و متضاد

گره درخت یا چوب (اسم)
gnarl

غرولند (اسم)
murmur, rumble, mutter, gnarl

زوزه (اسم)
yap, yowl, gnarl, yaup, yawp, vociferance

گره دار کردن (فعل)
gnarl, ravel

پیچ دادن (فعل)
strain, flex, screw, twist, hurtle, wrench, tweak, gnarl

جملات نمونه

1. His hands were gnarled with arthritis.
[ترجمه ترگمان]دست هایش از ورم مفاصل گره خورده بود
[ترجمه گوگل]دستانش با آرتریت همراه بود

2. The old man drew a long gnarled finger across his throat.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد انگشتی دراز و گره دارش را روی گلویش گذاشت
[ترجمه گوگل]پیرمرد انگشتی طولانی را در طول گلویش کشید

3. The fingers were gnarled, lumpy, with long, curving nails suggestive of animal claws.
[ترجمه ترگمان]انگشتانش کج شده بود، قلنبه قلنبه قلنبه، با ناخن های دراز و خمیده که از پنجه های حیوانی اویزان بود
[ترجمه گوگل]انگشتان دست و پا، یکپارچه، با ناخن های طولانی، منحنی انعکاسی نشان دهنده چرخه حیوانات بود

4. Gnarled old apple trees on one side of them, beech trees, sloping upward, on the other.
[ترجمه ترگمان]درختان سیب را در یک طرف آن ها درخت های راش، که با شیب بالا می رفت، روی هم قرار داشت
[ترجمه گوگل]درختان سیب قدیمی در یک طرف آنها، درختان راش، به سمت پایین، از طرف دیگر

5. And old people, like gnarled old trees, attracted him.
[ترجمه ترگمان]و پیر، مثل درخت های کهن گره دار، او را به سوی خود می کشید
[ترجمه گوگل]و افراد پیر، مانند درختان قدیمی گنار، او را جذب کردند

6. His gnarled hands throttled the bulwarks.
[ترجمه ترگمان]دست های گره دار او بدنه کشتی را خفه می کند
[ترجمه گوگل]دست های گناهکار او انگشت شماری را از بین می برد

7. One summer night we sat outside under the gnarled 100-year-old trees and talked while his mom finished fixing dinner.
[ترجمه ترگمان]یک شب تابستانی بیرون زیر سایه درخت gnarled - نشسته بودیم و وقتی مادرش شام را درست کرده بود صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]یک شب تابستان ما در خارج از زیر درختان 100 ساله نشسته بودیم و در حالی که مادرش شام را به اتمام رساند صحبت کرد

8. We step over gnarled roots, and the wet grasses brush against us as we walk.
[ترجمه ترگمان]همچنان که راه می رویم، ریشه های گره دار و علف های خیس را روی سرمان خشک می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از ریشه های گندم دور می شویم، و علف های مرطوب بر روی ما بر روی ما راه می اندازند

9. Mrs Taxos mumbled crossly again and opened one gnarled hand on the donkey's back.
[ترجمه ترگمان]خانم Taxos دوباره با عصبانیت زیر لب گفت:
[ترجمه گوگل]خانم تاکوز دوباره به هم میپیوندد و یک دست زرق و برق بر روی پشت خر را باز کرد

10. Growing close to the house was a gnarled locust tree.
[ترجمه ترگمان]به خانه نزدیک شدن درخت locust گره دار بود
[ترجمه گوگل]در حال رشد نزدیک به خانه یک درخت نارنیا درختی بود

11. He'd start with the gnarled old oak tree in the graveyard.
[ترجمه ترگمان]از درخت بلوط کهن در گورستان شروع کرده بود
[ترجمه گوگل]او با درخت بلوط قدیمی گورستان گورستان شروع به کار کرد

12. And the verse is accordingly irregular and gnarled and yet sappy, far more like growing timber than like steel rails.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شعر هم نامرتب و کج و معوج و در عین حال sappy، بیشتر شبیه به الوار آهنی است تا نرده های آهنی
[ترجمه گوگل]بنابراین آیه مربوط به نامنظم و نادرست است و با این حال صمیمی است و بیشتر مانند چوبهای در حال رشد مانند ریل های فولادی است

13. Omi's old head was bowed and her gnarled fingers were pressed together in prayer.
[ترجمه ترگمان]سر پیر omi خم شده بود و انگشتان گره دارش در دعا به هم فشرده شده بودند
[ترجمه گوگل]رئیس قدیمی اومی کوبید و انگشتان دستش را در نماز گذاشت

14. His hand was gnarled and bony.
[ترجمه ترگمان]دستش گره دار و استخوانی بود
[ترجمه گوگل]دستش جوش و استخوان بود

15. The gnarled tree trunks-white mulberry and rich brown acacia-formed a perilous and nearly impenetrable net.
[ترجمه ترگمان]تنه درخت گره دار و درخت بلوط سفید و اقاقیا که یک تور خطرناک و تقریبا نفوذناپذیر تشکیل داده بودند
[ترجمه گوگل]تنه درختان درختی - طلای سفید و آفتابی قهوه ای غنی - یک شبکه خطرناک و تقریبا غیر قابل نفوذ را تشکیل داد

the rustic old man's gnarled fingers

انگشتان زبر و پینه بسته پیرمرد روستایی



کلمات دیگر: