کلمه جو
صفحه اصلی

incoordinate


معنی : نامساوی، فاقد حس همکاری
معانی دیگر : ناهمپایه، ناهماهنگ (واروی: coordinate)، غیرمتجانس

انگلیسی به فارسی

فاقد حس همکاری، نامساوی، غیرمتجانس


غیر هماهنگ، فاقد حس همکاری، نامساوی


انگلیسی به انگلیسی

• not corresponding, unequal, unsuited; not coordinated

مترادف و متضاد

نامساوی (صفت)
disparate, unequal, incoordinate

فاقد حس همکاری (صفت)
incoordinate


کلمات دیگر: