کلمه جو
صفحه اصلی

firecracker


معنی : ترقه، فشفشه
معانی دیگر : تراکه

انگلیسی به فارسی

ترقه


حشره کش، ترقه، فشفشه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small paper cylinder filled with gunpowder, used as a noisemaker, esp. during celebrations.

• noisemaker made of gunpowder wrapped in paper
a firecracker is a firework that makes several loud bangs when you light it.
noisemaker made of gunpowder wrapped in paper

مترادف و متضاد

ترقه (اسم)
cracker, firecracker, crackle

فشفشه (اسم)
rocket, squib, firecracker, spitdevil

fireworks


Synonyms: bottle rockets, bursts, cherry bomb, fire flowers, illuminations, pyrotechnics, rockets, Roman candles, sparklers


جملات نمونه

1. a firecracker explodes with a loud noise
ترقه با صدای بلند می ترکد.

2. the firecracker burst and colorful sparks cascaded down
ترقه منفجر شد و جرقه های رنگارنگ به پایین بارید.

3. the bursting of the firecracker filled them with fright
در رفتن ترقه آنها را وحشت زده کرد.

4. A mere firecracker would send the whole medina up in flames!
[ترجمه ترگمان]یک ترقه معمولی کل مدینه را با شعله های آتش به هوا می فرستاد
[ترجمه گوگل]کلاهبردار فقط کل مدینه را در شعله های آتش می فرستد!

5. I vetoed the idea on the grounds that Firecracker would spot the deception in two seconds.
[ترجمه ترگمان]من به این فکر افتادم که firecracker در عرض دو ثانیه فریب و نیرنگ را کشف خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من این ایده را به این دلیل که آتشفشان فاجعه را در دو ثانیه نشان می دهد، وتو کرد

6. The menu of entrees at Firecracker ranges from fish to fowl to hoofed beast.
[ترجمه ترگمان]منوی of در Firecracker از ماهی تا مرغ حیوانات سم دار است
[ترجمه گوگل]منوی غذاها در فیرکراکر از ماهی تا مرغ به گوسفند دزدیده می شود

7. Despite everything, Firecracker was fond of his Secret Service agents.
[ترجمه ترگمان]با وجود همه چیز، Firecracker به ماموران سرویس مخفی خود علاقه داشت
[ترجمه گوگل]علی رغم همه چیز، فیرکروکر از عوامل سرویس مخفی او مفتخر بود

8. Never mind about your promise to Firecracker.
[ترجمه ترگمان]به قولی که به \"firecracker\" دادی اهمیت نده
[ترجمه گوگل]در مورد وعده های خود به قصابی نگران نباشید

9. The process continues, like the flame of a firecracker fuse.
[ترجمه ترگمان]جریان مثل شعله یک آتش بازی همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]این فرایند همچون شعله آتش فیکر، همچنان ادامه دارد

10. More like a little popping sound, a two-inch firecracker maybe.
[ترجمه ترگمان] شاید بیشتر شبیه صدای ترقه باشه یه ترقه دو اینچی
[ترجمه گوگل]شاید شبیه یک صدای کمی پاپ آپ باشد، ممکن است یک فریزر دو اینچی باشد

11. Suddenly, a firecracker went off nearby - the signal to start the demonstration.
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای ترقه به گوش رسید - علامتی برای شروع تظاهرات
[ترجمه گوگل]ناگهان یک کلاه گیس دور رفت - سیگنال برای شروع تظاهرات

12. Pattern: Firecracker, folk toy, the fish or the children embrace the carp.
[ترجمه ترگمان]الگو: Firecracker، اسباب بازی مردمی، ماهی و یا کودکان کپور را در آغوش می گیرند
[ترجمه گوگل]الگوی: فندق، اسباب بازی های محلی، ماهی و یا بچه ها کپور را در آغوش می گیرند

13. The firecracker fizzled but didn't explode.
[ترجمه ترگمان]ترقه به نتیجه نرسیدیم، اما منفجر نشد
[ترجمه گوگل]فریزر خیس شد اما منفجر نشد

14. Pink willow green, the hawk song, firecracker fireworks welcomes the prosperous times.
[ترجمه ترگمان]green سبز رنگ، صدای ترقه ترقه، ترقه ترقه ترقه در روزه ای خوش و پر نشاط، خوش و خرم به او خوش آمد گفت
[ترجمه گوگل]پینک بید سبز، آهنگ هویک، آتش بازی آتش نشانی، از زمانهای پر رونق استقبال می کند

A firecracker explodes with a loud noise.

ترقه با صدای بلند می‌ترکد.


پیشنهاد کاربران

اتیش پاره

ترقه؛ ادم خاص و جذاب


کلمات دیگر: