1. His eyelashes were long and girlish.
[ترجمه ترگمان]مژه هایش دراز و دخترانه بود
[ترجمه گوگل]مژه اش بلند و جدی بود
2. She had entirely lost her girlish chubbiness.
[ترجمه ترگمان]دختر girlish را کام لا از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال کلاهبرداری دخترانه خود را از دست داده بود
3. She gave a little girlish giggle.
[ترجمه ترگمان]او خنده دخترانه little را سر داد
[ترجمه گوگل]او کمی گیج زده بود
4. Her voice was girlish and eager.
[ترجمه ترگمان]صدایش دخترانه و مشتاق بود
[ترجمه گوگل]صدای او دخترانه و مشتاق بود
5. His face was delicate, almost girlish, with long eyelashes and large brown eyes.
[ترجمه ترگمان]چهره اش ظریف و تقریبا دخترانه بود با مژه های بلند و چشمان درشت قهوه ای
[ترجمه گوگل]صورت او ظریف، تقریبا دخترانه بود، با مژه های طولانی و چشم های قهوه ای بزرگ
6. She seemed girlish, but her face was very wrinkled.
[ترجمه ترگمان]به نظر دخترانه می رسید، اما صورتش بسیار چروکیده بود
[ترجمه گوگل]او دخترانه به نظر می رسید اما چهره اش چروکیده بود
7. His large eyes might have been girlish had it not been for his unusually heavy eyebrows.
[ترجمه ترگمان]چشمان درشتش ممکن بود برای آن ابروان پرپشت که به طور معمول سنگین بود، دخترانه نبود
[ترجمه گوگل]چشم های بزرگ او ممکن بود دخترانه بوده باشد، اگرچه برای ابروهای غیرمعمولش سنگین نبود
8. A cigarette between his girlish lips seemed to be emitting smoke of its own accord.
[ترجمه ترگمان]گویی سیگاری میان لبه ای دخترانه خود دود می کرد و به میل خود سیگار می کشید
[ترجمه گوگل]یک سیگار بین لب های دخترانه او به نظر می رسید سیگنال را از خود به عهده می گیرد
9. I feel relieved and soft and a little girlish and I am happy.
[ترجمه ترگمان]احساس آرامش و آرامش می کنم و من هم شاد و خوشحال هستم
[ترجمه گوگل]احساس می کنم راحت و نرم و کمی دخترانه است و من خوشحال هستم
10. We can't just go round chasing your girlish fantasies all over LA. I want some action.
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم فقط دنبال رویای دخترانه تو لا لا ون بگردیم من یه کم کار می خوام
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم فقط به فانتزیهای دخترانه خود در سراسر LA تعقیب کنیم من بعضی از اقدامات را می خواهم
11. She is long past the age girlish hero - dreams now.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی وقته که اون دوران girlish دوران hero رو سپری می کنه
[ترجمه گوگل]او قهرمان قدیمی قهرمانان گذشته است - اکنون رویاهایتان است
12. There were natural, girlish anticipations of good still holding over, which made her less apprehensive than she could otherwise possibly have been.
[ترجمه ترگمان]حالت طبیعی و دخترانه داشت که او را بیش از حد تصور می کرد
[ترجمه گوگل]پیش بینی های طبیعی و نوجوانی که هنوز هم برگزار می شد، وجود داشت که موجب نگرانی شدید او شد
13. Aunt Tamara was docile, girlish, sensitive, impulsive.
[ترجمه ترگمان]عمه Tamara رام و رام و girlish و بی فکر و بی فکر بود
[ترجمه گوگل]عمه تامارا مودبانه، دخترانه، حساس و تحریک آمیز بود
14. You'll lose your girlish figure if you don't watch out.
[ترجمه ترگمان]اگر مراقب نباشی هیکل دخترونه ت رو از دست می دی
[ترجمه گوگل]اگر تماشا نکنید، شخصیت دبیرستانی خود را از دست می دهید