کلمه جو
صفحه اصلی

encomium


معنی : ستایش، ثنا
معانی دیگر : (شعر) مدیحه

انگلیسی به فارسی

ثنا، ستایش


encomium، ثنا، ستایش


انگلیسی به انگلیسی

• praise, high commendation; eulogy

اسم ( noun )
حالات: encomia, encomiums
• : تعریف: a formal expression of praise.
مشابه: praise

- The bank president enjoys delivering long encomiums at retirement parties.
[ترجمه ترگمان] رئیس بانک از سخنرانی طولانی در احزاب بازنشستگی لذت می برد
[ترجمه گوگل] رئیس بانک از تحویل دوره های طولانی در احزاب بازنشستگی لذت می برد

مترادف و متضاد

ستایش (اسم)
eulogy, praise, accolade, adoration, worship, veneration, approbation, endorsement, commendation, laud, approval, backing, doxology, laudation, encomium

ثنا (اسم)
encomium

جملات نمونه

1. He pronounced a splendid encomium upon her in the forum.
[ترجمه ترگمان]او را در محفل خود با شکوه و جلال خاصی ادا کرد
[ترجمه گوگل]او در این تالار گفتگو کرد

2. A person who delivers or writes an encomium; a eulogist.
[ترجمه ترگمان]کسی که an می نویسد یا می نویسد؛ a
[ترجمه گوگل]فردی که یک encomium را ارائه می کند یا آن را می نویسد؛ یک قافیه

3. Elaborate praise or laudation; an encomium.
[ترجمه ترگمان]تحسین و تمجید کردن یا بلند شدن
[ترجمه گوگل]ستایش یا تسلیت؛ یک encomium

4. Elaborate praise or laudation encomium.
[ترجمه ترگمان]ستایش و تحسین و تمجید
[ترجمه گوگل]تسلیم یا قدردانی

5. In fact, this is not surprising. Whether it is worth to encomium democracy?Whether democracy is the result of colonial rule?
[ترجمه ترگمان]در واقع، این شگفت انگیز نیست آیا این مساله ارزش دموکراسی را دارد یا نه؟ این که آیا دموکراسی نتیجه حکومت استعماری است یا نه؟
[ترجمه گوگل]در واقع، این تعجب آور نیست آیا این ارزش دموکراسی را دارد؟ آیا دموکراسی نتیجه حکومت استعماری است؟

6. In this genre there is no praise of individual; it is a laudation of the collective Athenians, which is turned into an encomium of the greatness of the polis.
[ترجمه ترگمان]در این ژانر تحسین از فرد وجود ندارد؛ آن گروهی از Athenians جمعی است که به encomium در پولیس تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]در این ژانر است ستایش از فرد وجود دارد؛ آن تمجید آتنی جمعی، که به یک ثنا از عظمت دولت شهر تبدیل شده است

7. Reagan later used those same broadcast skills when he ran for president, earning the encomium of "The Great Communicator" for his ability to inspire voters.
[ترجمه ترگمان]ریگان بعد از زمانی که نامزد ریاست جمهوری شد، از همان مهارت پخش تلویزیونی استفاده کرد و \"Communicator بزرگ\" را به خاطر توانایی اش برای اله ام بخشیدن به رای دهندگان به دست آورد
[ترجمه گوگل]پس از آن ریگان بعد از اینکه برای رییس جمهور فرار کرد، از همان مهارت های پخش استفاده می کرد، و از طریق توانایی الهام بخشیدن به رای دهندگان درآمد 'ارتباطات بزرگ' را به دست آورد

پیشنهاد کاربران

ارج نامه


کلمات دیگر: