1. a gleeful welcome
خوشامد پر هلهله
2. they were gleeful over the downfall of their enemy
آنها بخاطر سرنگونی دشمن خود شادی می کردند.
3. He took an almost gleeful delight in showing how wrong they can be.
[ترجمه ترگمان]او از نشان دادن این که چقدر می توانند اشتباه کنند خوشحال بود
[ترجمه گوگل]او لذت تقریبا شاداب را در نشان دادن اینکه چگونه اشتباه می تواند باشد
4. The victory inspired him to dispatch a gleeful telegram to Roosevelt.
[ترجمه ترگمان]پیروزی به او الهام شد که یک تلگراف را به نام روزولت انجام دهد
[ترجمه گوگل]پیروزی او را الهام بخشید تا یک تلگرام خنده دار به روزولت ارسال کند
5. Weeping with merriment, gleeful through and through, she never relaxed her grip.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از شادی و شادی اشک می ریخت، او هرگز از چنگش رها نمی شد
[ترجمه گوگل]او با لذت و غرور، از طریق و از طریق لبخند میزد، هرگز آرام نمی گرفت
6. Now Gretel with a gleeful roar Slams shut the open oven door.
[ترجمه ترگمان]و حالا با غرشی شاد و پر شور و شوق در را بست و در را محکم بست
[ترجمه گوگل]در حال حاضر گرتل با سر و صدا gleeful اسمز بسته درب درب کور
7. A gleeful grin crossed his face.
[ترجمه ترگمان]لبخندی حاکی از شادی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]یک لبخند غم انگیز از چهره او عبور کرد
8. Sometimes she was gleeful over something she had just taught Lincoln to do.
[ترجمه ترگمان]گاهی از چیزی که به لینکلن یاد داده بود شادمان می شد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او بیش از آنچه او فقط به Lincoln آموخته بود، خجالت کشید
9. The locals, apparently, looked with gleeful anticipation to the coming of city folks with fat wallets.
[ترجمه ترگمان]افراد محلی ظاهرا با اشتیاق شادمان از آمدن آدم های شهر با کیف پول چاق به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مردم محلی با پیش بینی شگفت انگیز به سوی مردم شهر با کیف پول چربی نگاه کردند
10. Thus Wish veers dizzily from gleeful whimsy to cosmic angst; from unconfident extroversion to manic introspection.
[ترجمه ترگمان]از این رو، Wish از هوس پرنشاط تا angst کیهانی، از برون گرایی unconfident تا درون گرایی دیوانه کننده، گیج و گیج شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین آرزو می کند که سرشار از فریبکارانه و خشمگینانه کیهانی است؛ از بی ثباتی بی اعتمادی به خودمختاری مانیک
11. She seemed almost gleeful when I told her Hope had been fired.
[ترجمه ترگمان]وقتی به او گفتم هوپ اخراج شده است، او تقریبا خوشحال به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]وقتی به من گفت که امید از کار اخراج شده بود، به نظر می رسید تقریبا دلربا بود
12. The park was full of gleeful children playing on sleds.
[ترجمه ترگمان]پارک پر از بچه های خندان بود که روی سورتمه بازی می کردند
[ترجمه گوگل]پارک پر از کودکان خیره کننده ای بود که در سورتمه ها بازی می کردند
13. Yet the media show pictures of gleeful farmers buying televisions and fridges.
[ترجمه ترگمان]با این حال، رسانه ها تصاویری از کشاورزان را نشان می دهند که تلویزیون و یخچال می خرند
[ترجمه گوگل]با این حال، رسانه ها تصاویری از کشاورزان خجالتی را که خرید تلویزیون و یخچال دارند، نشان می دهند
14. I had not seen my father so gleeful.
[ترجمه ترگمان]من پدرم را چنین شادمان ندیده بودم
[ترجمه گوگل]من پدرم را ندیده بودم
15. Mr. Smith was gleeful over the achievement they had made.
[ترجمه ترگمان]اقای اسمیت از آن موفقیت که ساخته بودند شادمان بود
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت در مورد دستاوردی که آنها ساخته بود لبخند می زد