1. Be cautious when you choose your opponent.
ئر انتخاب حریفت مواظب باش
2. Good authors are cautious not to exaggerate when they write.
نویسندگان خوب، مواظب هستند که در نوشتن اغرلق نکنند
3. If the rain is falling in torrents, it is best to drive cautiously.
اگر باران سیل آسایی آمد، بهترین کار این است که با احتیاط رانندگی کنی
4. she is cautious to a fault
او بیش از حد محتاط است.
5. mehri is a cautious driver
مهری راننده ی محتاطی است.
6. The air-pollution board has reacted with cautious optimism to the announcement.
[ترجمه ترگمان]هیات ضد آلودگی با خوش بینی محتاطانه نسبت به اعلام این خبر واکنش نشان داده است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره آلودگی هوا با خوش بینی محتاطانه به اعلامیه واکنش نشان داده است
7. Losses make us more cautious.
[ترجمه ترگمان]Losses ما را بیشتر محتاط می کند
[ترجمه گوگل]از دست دادن ما را محتاط تر می کند
8. They expressed cautious optimism about a solution to the crisis.
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به یک راه حل برای بحران، خوش بینی محتاط بودند
[ترجمه گوگل]آنها خوشبینی محتاطانه در مورد راه حل بحران را بیان کردند
9. Her experiences have made her cautious.
[ترجمه ترگمان]تجربیات او او را محتاط ساخته بود
[ترجمه گوگل]تجربیات او او را محتاط کرده است
10. They've taken a very cautious approach.
[ترجمه ترگمان]آن ها رویکردی محتاطانه اتخاذ کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها روشی بسیار محتاطانه ای گرفته اند
11. The government has been cautious in its response to the report.
[ترجمه ترگمان]دولت در واکنش خود نسبت به این گزارش محتاط بوده است
[ترجمه گوگل]دولت در پاسخ به این گزارش محتاط بوده است
12. The old lady is very cautious with her money.
[ترجمه ترگمان]پیرزن با پول خود خیلی احتیاط می کند
[ترجمه گوگل]خانم پیر با پولش بسیار محتاط است
13. The scientists are cautious about the wider significance of their findings.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در مورد اهمیت گسترده تر یافته های خود محتاط هستند
[ترجمه گوگل]دانشمندان در مورد اهمیت وسیع یافته یافته هایشان محتاط هستند
14. When I started has become a kind of cautious person.
[ترجمه ترگمان]زمانی که من شروع کردم به نوعی فرد محتاط تبدیل شدم
[ترجمه گوگل]وقتی شروع کردم به یک نوع شخص محتاط تبدیل شدم
15. He was cautious when he was riding the bicycle.
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت دوچرخه سواری می کرد احتیاط می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او دوچرخه سواری بود، محتاط بود
16. The brave may not live forever, but the cautious do not live at all.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است برای همیشه زنده بمانند، اما محتاط تر عمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]شجاع ممکن است برای همیشه زندگی نکنند، اما محتاطانه زندگی نمی کنند
17. The scientists are cautious about using enzyme therapy on humans.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در مورد استفاده از درمان آنزیم بر روی انسان ها محتاط هستند
[ترجمه گوگل]دانشمندان در مورد استفاده از آنزیم درمانی بر انسان محتاط هستند