1. The more a man knows, the more he is inclined to be modest.
[ترجمه ترگمان]هرچه بیشتر مردم بدانند او بیشتر متمایل به فروتن است
[ترجمه گوگل]هر مردی بیشتر می داند، بیشتر او تمایل دارد که نسبت به او کم باشد
2. As the twig is bent so the tree is inclined.
[ترجمه ترگمان]وقتی شاخه درخت خم می شود، درخت هم مایل است
[ترجمه گوگل]همانطور که پیچ و تاب خم شده است بنابراین درخت تمایل دارد
3. Arthur has some strange ideas, but on this occasion I'm inclined to agree with him.
[ترجمه ترگمان]آرتور ایده های عجیبی دارد، اما در این مورد من مایل هستم با او موافقت کنم
[ترجمه گوگل]آرتور برخی ایده های عجیب و غریب دارد، اما در این مورد من تمایل دارم با او موافق باشم
4. He inclined towards the speaker to hear more clearly.
[ترجمه ترگمان]به طرف سخنران خم شد تا واضح تر بشنود
[ترجمه گوگل]او تمایل بیشتری نسبت به سخنران برای شنیدن واضح تر دارد
5. There'll be time for a swim if you feel so inclined.
[ترجمه ترگمان]اگر احساس بهتری داشته باشید، برای شنا وقت خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]اگر احساس می کنید چنین تمایل دارید، زمان برای شنا خواهید بود
6. I incline to the view that he is right.
[ترجمه ترگمان]به نظرم می آید که حق با او ست
[ترجمه گوگل]من به این دیدگاه معتقدم که او درست است
7. She was inclined to trust him.
[ترجمه ترگمان]میل داشت به او اعتماد کند
[ترجمه گوگل]او تمایل داشت به او اعتماد کند
8. Nobody felt inclined to argue with Smith.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس میل نداشت با اسمیت جر و بحث کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس تمایل به استدلال با اسمیت را نداشت
9. I only write when I feel inclined to.
[ترجمه ترگمان]من فقط وقتی احساس می کنم که دلم می خواهد چیزی بنویسم
[ترجمه گوگل]من فقط زمانی نوشتن می کنم که احساس می کنم تمایل دارم
10. The accident inclined him to reconsider his career.
[ترجمه ترگمان]تصادف به او تمایل داشت که در حرفه خود تجدید نظر کند
[ترجمه گوگل]این حادثه او را تمجید کرد تا کار خود را بازنگری کند
11. He inclined forward so as to hear more clearly.
[ترجمه ترگمان]او به جلو خم شد تا بهتر بشنود
[ترجمه گوگل]او به سمت جلو حرکت کرد تا به وضوح شنید
12. The road inclines to the right.
[ترجمه ترگمان]راه inclines به راست
[ترجمه گوگل]جاده به سمت راست حرکت می کند
13. The Prime Minister is believed to be inclining towards an April election.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر معتقد است که تمایل به تمایل به انتخابات ماه آوریل دارد
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که نخست وزیر به سمت انتخابات آوریل است
14. The land inclines towards the shore.
[ترجمه ترگمان]به خشکی نزدیک ساحل
[ترجمه گوگل]زمین به سمت ساحل می رود