1. when i was a child, i used to filch talla khanom's cigarets
بچه که بودم سیگارهای طلا خانم را می دزدیدم.
2. He filched a bottle of wine from the cellar.
[ترجمه ترگمان]یک بطری شراب از زیرزمین دزدیده بود
[ترجمه گوگل]او یک بطری شراب را از انبار گذاشت
3. Oliver filched a packet of cigarettes from a well - dressed passenger.
[ترجمه ترگمان] الیور یه بسته سیگار از یه مسافر خوش لباس دزدیده
[ترجمه گوگل]الیور یک بسته سیگار را از یک مسافر به خوبی پوشید
4. He filched a piece of chalk from the teacher's desk.
[ترجمه ترگمان]یک تکه گچ را از روی میز معلم گرفت
[ترجمه گوگل]او تکه ای از گچ را از میز معلم برداشت
5. I filched some notes from his wallet.
[ترجمه ترگمان]یه چند تا از کیف پولش رو از دست دادم
[ترجمه گوگل]من برخی از یادداشت های خود را از کیف پول خود را
6. The boys were in the habit of filching fruit from the peddler's carts.
[ترجمه ترگمان]بچه ها عادت داشتند میوه filching را از روی گاری ها بردارند
[ترجمه گوگل]پسران عادت می کردند که میوه ها را از چرخ دستی های برقی بچینند
7. Jack filched a pen from his friend's pocket.
[ترجمه ترگمان]جک یک قلم از جیب دوستش دزدیده بود
[ترجمه گوگل]جک یک قلم را از جیب دوست خود گرفت
8. Where and how he managed to filch these secret texts will probably always remain a mystery.
[ترجمه ترگمان]از کجا و چه طوری تونس ته که فلیچ این پیام ها را از کجا به یاد بیاره، احتمالا همیشه یک راز باقی می مونه
[ترجمه گوگل]کجا و چگونه او توانست این متون مخفی را اداره کند، احتمالا همیشه یک رمز و راز باقی خواهد ماند
9. He filched them from my wardrobe when I kicked him out.
[ترجمه ترگمان]وقتی او را بیرون انداختم، آن ها را از کمد لباس هایم در آورد
[ترجمه گوگل]وقتی او را لگد زدم، او را از کمد لباسم گذاشتم
10. Who's filched my pencils?
[ترجمه ترگمان]مداد هام رو از دست داده؟
[ترجمه گوگل]چه کسی مداد من را می گیرد؟
11. Some wag had already filched a target and pinned it on Sylvester's unknowing back.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها یک هدف را از دست داده بودند و آن را روی زخم های کوچک Sylvester سنجاق کرده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از واگن ها قبلا یک هدف را در اختیار داشتند و آن را بر روی اطلاعات ناشناخته سیلوستر متوقف کردند
12. He often brought her scraps he had filched from the instructors' table.
[ترجمه ترگمان]غالبا scraps را که از روی میز استادان به دست آورده بود، به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]او اغلب اوراق او را از جدول مدرسان بیرون آورد
13. Peters filched thousands of coins from the city's parking meters.
[ترجمه ترگمان]پیتر پیترز \"هزاران سکه رو از پارکینگ شهر دزدیده\"
[ترجمه گوگل]پترز هزاران سکه را از متر پارکینگ شهر فروخت
14. Argus Filch : Anyone here, my sweet? Come on.
[ترجمه ترگمان]ارگوس فلیچ: کسی اینجا هست، عزیزم؟ زود باش
[ترجمه گوگل]آرگوس فیلچ: هر کس اینجا، شیرین من است؟ بیا دیگه