کلمه جو
صفحه اصلی

inclose


معنی : محصور کردن، چینه کشیدن
معانی دیگر : رجوع شود به: enclose، inclosure چهاردیواری، حصار

انگلیسی به فارسی

( inclosure ) چهاردیواری، حصار، چینه کشیدن، محصورکردن


بستن، چینه کشیدن، محصور کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: incloses, inclosing, inclosed
مشتقات: incloser (n.)
• : تعریف: variant of enclose.

• shut in, confine; surround, create a boundary around; place within, insert, include (also enclose)

مترادف و متضاد

محصور کردن (فعل)
close, embay, wall, surround, enclose, compass, embower, ensphere, immure, inclose, mure

چینه کشیدن (فعل)
inclose

جملات نمونه

1. For the payments I inclose herewith P . O . money order.
[ترجمه ترگمان]برای پرداخت هایی که با این روش انجام می دهیم، با P ا نظم و ترتیب مالی
[ترجمه گوگل]برای پرداخت های من با توجه به P O حواله پول

2. As requested, we inclose the product's samples of pictures and introduction.
[ترجمه ترگمان]همانطور که درخواست شد، ما نمونه های محصول را از تصاویر و معرفی inclose
[ترجمه گوگل]در صورت درخواست، ما نمونه های محصول از تصاویر و مقدمه را وارد می کنیم

3. We inclose a cheque RMB 200 .
[ترجمه ترگمان]ما یک چک ۲۰۰ RMB را چک کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک چک 200 یورو را بررسی می کنیم

4. Charlie made me write to you and he's going to inclose a page.
[ترجمه ترگمان]چارلی من رو مجبور کرد که برات نامه بنویسم و اون یه صفحه رو به دیوار inclose
[ترجمه گوگل]چارلی مرا به شما نوشت و او می خواهد یک صفحه بسازد

5. If she be a wall, we will build upon her a palace of silver: and if she be a door, we will inclose her with boards of cedar.
[ترجمه ترگمان]اگر او دیوار باشد، یک قصر نقره برای او می سازیم؛ و اگر او در خانه باشد ما او را با تخته های چوب inclose خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]اگر او یک دیوار باشد، ما بر روی یک کاخ نقره خواهیم ساخت و اگر او درب باشد، ما او را با تابلوهای سدر می بندیم

6. Farmers may want to put up electric fences to inclose enclose grazing areas, called productspaddocks.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان ممکن است بخواهند حصارهای الکتریکی را برای محصور کردن مناطق چرا که productspaddocks نامیده می شوند، نصب کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان ممکن است بخواهند تا حصارهای الکتریکی را بکار ببرند تا زمینه های چمن زنی را در بر بگیرند، به نام paddocks products

7. America is the only country I have seen where farmers do not live today inclose, safe village-groups.
[ترجمه ترگمان]آمریکا تنها کشوری است که من دیده ام که کشاورزان در آنجا زندگی نمی کنند، inclose، دهکده امن
[ترجمه گوگل]امریکا تنها کشوری است که من دیده ام که کشاورزان امروزه گروه های امن روستایی زندگی نمی کنند


کلمات دیگر: