معنی : نخستین درجه
معانی دیگر : درجه ی اول، درجه یک، عالی، خیلی خوب، تراز اول، درجه اول، نخستین درجه عالی، بسیارخوب، کشتی جنگی درجه اول
first rate
معنی : نخستین درجه
معانی دیگر : درجه ی اول، درجه یک، عالی، خیلی خوب، تراز اول، درجه اول، نخستین درجه عالی، بسیارخوب، کشتی جنگی درجه اول
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of the highest quality or rank.
• متضاد: second-rate, third-rate
• مشابه: ace, best, boss, capital, choice, classic, famous, great, prime, prize, royal, superb, superlative, top
• متضاد: second-rate, third-rate
• مشابه: ace, best, boss, capital, choice, classic, famous, great, prime, prize, royal, superb, superlative, top
- a first-rate writer of novels
[ترجمه ترگمان] نویسنده رمان های درجه یک
[ترجمه گوگل] اولین نویسنده نویسندگان رمان است
[ترجمه گوگل] اولین نویسنده نویسندگان رمان است
قید ( adverb )
• : تعریف: exceptionally; superbly.
• top of the line, finest quality, choice, select, excellent, superlative
someone or something that is first-rate is excellent and of the highest quality.
someone or something that is first-rate is excellent and of the highest quality.
مترادف و متضاد
نخستین درجه (اسم)
first rate
پیشنهاد کاربران
درجه یک /با کیفیت
بالاترین کیفیت
کلمات دیگر: