1. He had an encyclopaedic knowledge of drugs.
[ترجمه ترگمان]اون یه عالمه اطلاعات در مورد مواد مخدر داشت
[ترجمه گوگل]او دانش دایره المعارف دارویی داشت
2. This is arranged in encyclopaedic form, in loose-leaf binders, some statutes being reprinted with amendments from time to time.
[ترجمه ترگمان]این امر به شکل encyclopaedic، در پیوندهای برگی آزاد ترتیب داده می شود، که برخی از آن ها با اصلاحاتی در زمان به زمان تجدید چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]این در فرم دایره المعارف، در سطوح چسبنده برگه، تعدادی از مقررات بارها و بارها با اصلاحات مجددا چاپ شده است
3. Do you ooze football knowledge, have an encyclopaedic interest in your favourite team and the patience for data entry?
[ترجمه ترگمان]آیا به دانش فوتبال اجازه می دهید که به تیم مورد علاقه شما و صبر برای ورود داده ها علاقه نشان دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا دانش فوتبال دارید، علاقه ی دانشنامه ای به تیم مورد علاقه ی خود و صبر برای ورود داده ها دارید؟
4. I didn't know you were so encyclopaedic.
[ترجمه ترگمان]نمی دونستم تو خیلی encyclopaedic
[ترجمه گوگل]من نمی دانستم شما خیلی دایره المعارف بودید
5. The books on Local history are encyclopaedic which reflect the society . politics, economic, . culture and various fields in this place. One of the most important value is to keep the history.
[ترجمه ترگمان]کتاب های تاریخ محلی encyclopaedic هستند که منعکس کننده جامعه هستند سیاست، اقتصاد، فرهنگ و زمینه های مختلف در این مکان یکی از مهم ترین ارزش این است که تاریخ را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]کتاب های تاریخ محلی، یک کتابشناسی است که جامعه را منعکس می کند سیاست، اقتصادی، فرهنگ و زمینه های مختلف در این مکان یکی از مهمترین ارزش ها حفظ تاریخ است
6. Wimbledon librarian Alan Little, who boasts an encyclopaedic knowledge of tournament history, has compiled for his annual Wimbledon compendium a history of the most intriguing Centre Court invasions.
[ترجمه ترگمان]کتابدار Wimbledon، آلان لیتل، که به دانش encyclopaedic درباره تاریخ این مسابقات می بالد، برای دوره سالانه او، که یکی از مهم ترین حمله به دادگاه مرکز است، گرد هم آمده
[ترجمه گوگل]آلن لایت، کتابدار ویمبلدون، که دارای دانشنامه ی علمی تاریخچه مسابقات است، برای ویمبلدون سالم خود، تاریخچه ی جذاب ترین تهاجم های دادگاه مرکز را گردآوری کرده است
7. This encyclopaedic, profusely illustrated guide displays over 180 sneakers chosen for the impact they have made on sneaker culture worldwide.
[ترجمه ترگمان]این دفترچه راهنما که به شدت مصور است، بیش از ۱۸۰ کفش ورزشی را نشان می دهد که برای تاثیری که بر فرهنگ sneaker در سراسر جهان گذاشته اند، انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]این دایره المعارف، راهنمای غریب نشان داده شده بیش از 180 کفش ورزشی را انتخاب می کند تا تاثیری که بر روی کفش های ورزشی در سراسر جهان ساخته شده است
8. At the Met, the encyclopaedic range – encompassing everything from Jackson Pollock to medieval armour – is as dazzling as at the Louvre, but there place itself has more quirkiness, more personality.
[ترجمه ترگمان]در مت، محدوده encyclopaedic - که همه چیز از جکسون پولاک تا زره قرون وسطایی را در بر می گیرد - مانند موزه لوور است، اما خود این مکان quirkiness و شخصیت بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]در Met، محدوده ی انضباطی - شامل همه چیز از جکسون پولاک تا زره های قرون وسطایی - همانطور که خیره کننده در لوور است، اما وجود دارد خود را بیشتر quirkiness، شخصیت بیشتر
9. Be that as it may, it was here mat Lewis began to build up his encyclopaedic knowledge of late medieval literature.
[ترجمه ترگمان]همان طور که ممکن است، او در اینجا بود که لویس در حال ساختن دانش encyclopaedic از ادبیات قرون وسطایی خود بود
[ترجمه گوگل]همانطور که ممکن است، در اینجا مات لوییس دانش دانشنامه خود را در مورد ادبیات قرون وسطی آغاز کرد
10. This is merely a random selection to demonstrate the encyclopaedic nature of the work.
[ترجمه ترگمان]این تنها یک انتخاب تصادفی برای نشان دادن ماهیت encyclopaedic اثر است
[ترجمه گوگل]این صرفا یک انتخاب تصادفی برای نشان دادن ماهیت دایره المعارف کار است
11. Gordon was probably the most eminent scholar of Nonconformity of his time, with an encyclopaedic knowledge and memory.
[ترجمه ترگمان]گوردون به احتمال زیاد مشهورترین دانشجوی سال او بود، با دانش و حافظه و حافظه
[ترجمه گوگل]گوردون احتمالا یکی از بزرگترین محققان عدم انطباق زمان خود با دانش و حافظه ی دانشنامه ی علمی بود
12. "Don't bet against Jamie becoming a manager one day, he has an encyclopaedic knowledge of the game, " said the one-time Reds captain.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان تیم \"ردز\" گفت: \" شرط می بندم که روزی جیمی روزی مدیر شود، او یک آگاهی کامل از بازی دارد \"
[ترجمه گوگل]یک بار کاپیتان Reds می گوید: 'هیچ وقت در برابر جیمی یک مدعی نباشید، او دانش دانشنامه ای از بازی دارد '
13. We become semi-experts on our favourite soaps, and our encyclopaedic knowledge of them, fuelled by the above points, gives us great pleasure.
[ترجمه ترگمان]صابون مورد علاقه ما، و دانش encyclopaedic از آن ها، که با نکات فوق به وجود می آیند، باعث خوشحالی ما می شود
[ترجمه گوگل]ما متخصصان صابون های مورد علاقه ما هستیم و دانش دایره المعارف آنها، که در بالا اشاره شده است، به ما لذت زیادی می بخشد
14. But the life of the modern world has been recorded on film in massive, encyclopaedic detail.
[ترجمه ترگمان]اما زندگی دنیای مدرن به تفصیل در فیلم ثبت شده است
[ترجمه گوگل]اما زندگی دنیای مدرن بر روی فیلم در جزئیات گسترده و دایره المعارف ثبت شده است