1. If the warranty is limited, the terms may entitle you to a replacement or refund.
[ترجمه ترگمان]اگر این ضمانت نامه، محدود باشد، شرایط ممکن است شما را به جایگزینی یا استرداد پرداخت کند
[ترجمه گوگل]اگر ضمانت محدود است، شرایط ممکن است شما را به جایگزینی یا بازپرداخت مجازات کند
2. Golden parachutes entitle them to a full year's salary if they get booted out of the company.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها را با اردنگ از شرکت بیرون کنند، چترهای طلایی آن ها را به یک سال کامل اجاره می دهد
[ترجمه گوگل]پارکینگ طلایی آنها را به حقوق و دستمزد سال تمام می دهد اگر آنها از شرکت خارج می شوند
3. This ticket doesn't entitle you to travel first class.
[ترجمه ترگمان]این بلیت به شما این حق را نمی دهد که به درجه اول سفر کنید
[ترجمه گوگل]این بلیط به شما اجازه سفر به کلاس اول را نمی دهد
4. Your years of service entitle you to a pension.
[ترجمه ترگمان]سال ها خدمت به شما حق بازنشستگی می دهد
[ترجمه گوگل]سالهای کار شما به شما حق بازنشستگی می دهد
5. This ticket does not entitle you to travel first class.
[ترجمه مهدی پرونده] با توجه به این بلیط شما اجازه سفر درجه یک را ندارید.
[ترجمه ترگمان]این بلیت به شما این حق را نمی دهد که به درجه اول سفر کنید
[ترجمه گوگل]این بلیط به شما اجازه سفر به کلاس اول را نمی دهد
6. It was held that this did not entitle the buyers to reject the whole consignment.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده بود که این شرایط، خریداران را مجاز نمی داند که کل محموله را رد کنند
[ترجمه گوگل]برگزار شد که این امر خریداران را مجاز به رد کل کالا نمیداند
7. But Commerce Department officials said that did not entitle him to see any classified information, and they maintain he saw none.
[ترجمه ترگمان]اما مقامات اداره بازرگانی گفتند که اجازه نمی دهد که او هیچ گونه اطلاعات طبقه بندی شده را ببیند و آن ها حفظ می کنند که هیچ کدام از آن ها را ندیده است
[ترجمه گوگل]اما مقامات وزارت بازرگانی گفتند که او را مجاز به دیدن اطلاعات طبقه بندی نشده می کند و آنها معتقدند هیچ یک از آنها را مشاهده نکرده است
8. This would entitle the tenant to have a new tenancy at the then prevailing market rent.
[ترجمه ترگمان]این حق مستاجر را مجاز می کند که اجاره جدیدی را در آن زمان اجاره بازار داشته باشد
[ترجمه گوگل]این مستاجر حق دارد که مستاجر جدید در بازار اجاره ای که در آن زمان غالب است، باشد
9. It does not entitle the contractor to additional money.
[ترجمه ترگمان]این قانون، پیمان کار را به پول اضافی مجاز نمی داند
[ترجمه گوگل]این قراردادی را به پول اضافی نمی دهد
10. However, events which entitle the contractor to an extension of time may also entitle the contractor to recover extra costs.
[ترجمه ترگمان]با این حال، رویدادهایی که پیمان کار را به تمدید زمان مجاز می کند، هم چنین ممکن است پیمان کار را به جبران هزینه های اضافی تعیین کند
[ترجمه گوگل]با این حال، حوادثی که قراردادی را به مدت زمان طولانی می دهند، ممکن است قراردادی را مجاز به پرداخت هزینه های اضافی کند
11. Tickets of the Navigation Co. entitle the holder to break the journey at London and Paris.
[ترجمه ترگمان]بلیط های شرکت کشتیرانی، دارنده حق را برای شکستن این سفر در لندن و پاریس تعیین می کند
[ترجمه گوگل]بلیط های ناوبری شرکت به دارنده اجازه می دهد برای شکستن سفر در لندن و پاریس
12. Their qualifications entitle them to a higher salary.
[ترجمه ترگمان]این شرایط آن ها را به حقوق بالاتر تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]مدارک تحصیلی آنها را به حقوق بالاتر می دهد
13. You may entitle this section Relevant Experience, Business Experience, Leadership Experience, etc.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این بخش را به عنوان تجربیات مرتبط، تجربه کسب وکار، تجربه رهبری، و غیره انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است این بخش را به عنوان بخش مربوط به تجربه، تجربه کسب و کار، تجربه رهبری و غیره واگذار کنید
14. Cheque which entitle the person who have it to is pay.
[ترجمه ترگمان]Cheque که این حق را به کسی می دهد که آن را پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]چک کنید که چه کسی حق دارد که آن را پرداخت کند
15. Their age and experience entitle old people to the respect of young people.
[ترجمه ترگمان]سن و تجربه آن ها افراد مسن را به احترام به جوانان مجاز می کند
[ترجمه گوگل]سن و تجربه آنها افراد قدیم را به احترام جوانان واگذار می کند