کلمه جو
صفحه اصلی

godhead


معنی : خدا، خدایی، الوهیت، ربالنوع، جوهر الوهیت
معانی دیگر : (معمولا با g بزرگ و the) خداوند، پروردگار

انگلیسی به فارسی

خدایی، الوهیت، خدا، ربالنوع، جوهر الوهیت


خداحافظ، الوهیت، خدایی، ربالنوع، خدا، جوهر الوهیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (cap.) the essential nature of God.

(2) تعریف: (cap.) God.
مشابه: divine, everlasting

(3) تعریف: divinity.

• divinity, divine nature
the godhead is the divine nature of god; a literary word.

مترادف و متضاد

خدا (اسم)
almighty god, god, heaven, deity, holy, divinity, godhead, numen

خدایی (اسم)
deity, divinity, godhead, godship

الوهیت (اسم)
divinity, godhead, godhood, numen

رب النوع (اسم)
godhead

جوهر الوهیت (اسم)
godhead

جملات نمونه

1. The life of the Godhead is a life of mutual support and self-gift.
[ترجمه ترگمان]زندگی of زندگی حمایت دو طرفه و self است
[ترجمه گوگل]زندگی خداحافظ زندگی یک حمایت متقابل و هدیه ای است

2. The degree to which the entire godhead is evoked as a unitary spiritual conception depends upon the circumstances.
[ترجمه ترگمان]درجه الوهیت کامل به عنوان یک مفهوم واحد ذهنی بستگی به شرایط دارد
[ترجمه گوگل]درجه ای که کل خدایان به عنوان یک مفهوم معنوی واحد به وجود می آید بستگی به شرایط دارد

3. The Godhead, or at least Christology, then appears to be biased against women.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که The، یا حداقل Christology، در برابر زنان متمایل به تعصب هستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که خداوند، یا حداقل کریستالی، بر ضد زنان متضاد است

4. There is in the Godhead in heaven one who fully understands us and is there as our representative and our head.
[ترجمه ترگمان]در بهشت کسی هست که ما را به طور کامل درک می کند و به عنوان نماینده و سر ما در آنجا حضور دارد
[ترجمه گوگل]در Godhead در آسمان کسی است که به طور کامل ما را درک می کند و در آنجا به عنوان نماینده ما و سر ما وجود دارد

5. The Godhead is made up of God, Jesus and The Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]Godhead از خداوند، عیسی مسیح و روح القدس تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]خداوند از خدا، عیسی و روحالقدس ساخته شده است

6. The Three persons in the Godhead are the Father, the Son, and the Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]سه نفر در the پدر، فرزند و روح القدس هستند
[ترجمه گوگل]سه نفر در خداوند، پدر، پسر و روح القدس هستند

7. But the Godhead of the Father, of the Son, and of the Holy Spirit is all one, the glory equal, the majesty coeternal .
[ترجمه ترگمان]اما the پدر، فرزند، و روح القدس همه یک سان است، اعلی حضرت
[ترجمه گوگل]اما پرستش پدر، پسر و روح القدس، یکی از آنهاست، شکوه برابر است، عظمت یکطرفه

8. You are the eternal Supreme Personality of Godhead, like unto the sun as am I.
[ترجمه ترگمان]تو همان شخصیت همیشگی Godhead هستی، مثل تو خورشید
[ترجمه گوگل]شما شخصیت ابدی ابدی هستید، مانند خورشید همانطور که من هستم

9. There is only one God ( Godhead ), Three Persons.
[ترجمه ترگمان]فقط یک خدا وجود دارد (Godhead)، سه نفر
[ترجمه گوگل]تنها یک خدا (خداحافظ)، سه نفر وجود دارد

10. Certainly those who spread the message of Godhead are most munificent.
[ترجمه ترگمان]قطعا کسانی که پیام of را منتشر می کنند، سخاوتمند هستند
[ترجمه گوگل]مطمئنا کسانی که پیام خداحافظی را منتشر می کنند، بیشتر شایسته هستند

11. This is impossible without the Trinity, in which each person of the Godhead delights in the others.
[ترجمه ترگمان]بدون تثلیث، که در آن هر فرد از لذت های Godhead در دیگران لذت می برد، محال است
[ترجمه گوگل]این غیر ممکن است بدون ترینیتی، که در آن هر فرد از خداوند در دیگران لذت می برد

12. It seems to me to be both useless and presumptuous to attempt to pierce the incognito of the essential Godhead.
[ترجمه ترگمان]به نظر من هم بی فایده است و هم گستاخانه است که به طور ناشناس به صورت ناشناس نفوذ کند
[ترجمه گوگل]من به نظر میرسد که هر دو بی فایده و بی رحمانه باشند تا تلاش کنند تا نادیده گرفتن خداوند متعارف را نقض کنند

13. It is there as a guide to tutor souls who have not yet fully established their personal reconnection to the Godhead.
[ترجمه ترگمان]در آنجا به عنوان راهنما برای کسانی که هنوز به طور کامل هویت شخصی خود را به the established، در آنجا به عنوان راهنما وجود دارد
[ترجمه گوگل]این است که به عنوان یک راهنمای برای معلم روح است که هنوز به طور کامل برقرار ارتباط شخصی خود را به خداوند نیست

14. Every word of the Toran braided crowns for the Godhead.
[ترجمه ترگمان]هر کلمه of crowns را برای the بافته شده
[ترجمه گوگل]هر کلمه Toran بافته شده برای تاج خداحافظ


کلمات دیگر: