1. The problems are twofold - firstly, economic, and secondly, political.
[ترجمه ترگمان]مشکلات دوگانه است - اول، اقتصادی، و دوم، سیاسی
[ترجمه گوگل]مشکلات دوگانه هستند - اول، اقتصادی، و دوم، سیاسی
2. I want two things from my boss - firstly, a pay rise, and secondly, a longer contract.
[ترجمه ترگمان]من دو چیز از رئیسم می خواهم - اول، افزایش حقوق، و ثانیا، یک قرارداد دیگر
[ترجمه گوگل]من دو چیز را از رئیسم می خواهم - اول، افزایش حقوق و در مرحله دوم قرارداد بلندمدت
3. Firstly, it's expensive, and secondly, it's too slow.
[ترجمه ترگمان]اول، گران قیمت است و دوم، خیلی کند است
[ترجمه گوگل]در ابتدا، آن گران است، و در مرحله دوم، خیلی آهسته است
4. You need, firstly, a strong independent board of directors and secondly, an experienced and dedicated staff.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، یک هییت مستقل قوی از مدیران و دوم، یک کادر باتجربه و اختصاصی نیاز دارید
[ترجمه گوگل]شما، اولا، یک هیئت مدیره مستقل مستقل هستید و در مرحله دوم، یک کارمند با تجربه و متخصص است
5. Firstly, they are not efficient, and secondly, they are expensive to make.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، آن ها کارآمد نیستند، و دوم، ساختن آن ها هزینه بر است
[ترجمه گوگل]اولا، آنها کارآمد نیستند، و در مرحله دوم، آنها گران هستند
6. Firstly, they must make certain that their pension needs are adequately catered for.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، آن ها باید اطمینان حاصل کنند که نیازهای بازنشستگی آن ها به اندازه کافی برآورده شده است
[ترجمه گوگل]اولا، آنها باید مطمئن باشند که نیازهای بازنشستگی آنها به اندازه کافی تامین می شود
7. There are three factors to take into account: firstly cost, secondly time, and thirdly staff.
[ترجمه ترگمان]سه عامل وجود دارد که باید در نظر گرفته شود: اول هزینه، دوم زمان، و پرسنل ثالثا
[ترجمه گوگل]سه عامل برای در نظر گرفتن وجود دارد: اول، هزینه، دوم، زمان و سوم کارکنان
8. Firstly, I would like to thank everyone who has contributed to this success.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، دوست دارم از همه کسانی که به این موفقیت کمک کرده اند تشکر کنم
[ترجمه گوگل]اولا می خواهم از همه کسانی که به این موفقیت کمک کرده اند تشکر کنم
9. You should gather yourself together firstly under conditions of great danger.
[ترجمه ترگمان]شما باید ابتدا خودتان را تحت شرایط خطر بزرگ گرد هم جمع کنید
[ترجمه گوگل]شما باید در شرایط خطر بزرگ قرار بگیرید
10. Firstly, loan demand must come from creditworthy customers who can guarantee loan repayment at a future date.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، تقاضای وام باید از سوی مشتریان creditworthy باشد که می توانند بازپرداخت وام را در تاریخ آینده تضمین کنند
[ترجمه گوگل]اولا، تقاضای وام باید از مشتریان قابل اعتماد که بتوانند بازپرداخت وام را در یک تاریخ آینده تضمین کنند
11. Firstly, over the past few years, it has acquired various software businesses with related but incompatible products.
[ترجمه ترگمان]در مرحله اول، طی چند سال گذشته، این کشور به کسب و کاره ای مختلف نرم افزار با محصولات مرتبط اما ناسازگار دست یافته است
[ترجمه گوگل]اولا، طی چند سال گذشته، کسب و کارهای نرم افزاری مختلف با محصولات مرتبط اما ناسازگار به دست آورده است
12. Firstly, improved police efficiency will affect the rate of recorded crime.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، بهبود راندمان پلیس بر نرخ جرم ثبت شده تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]اولا، بهبود کارایی پلیس بر نرخ جرم ثبت شده تاثیر خواهد گذاشت
13. Firstly people will have more-frequent contact with many more of their neighbours.
[ترجمه ترگمان]ابتدا افراد با بسیاری از همسایگان خود ارتباط بیشتری برقرار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در ابتدا مردم با بسیاری از همسایگان خود تماس بیشتری دارند