کلمه جو
صفحه اصلی

herbage


معنی : شاخ و برگ، علف، گیاه، رستنی
معانی دیگر : گیاهان ساقه سبز و یکساله (در برابر ساقه چوبی یا چند ساله)، چرامین، واشان، مرغزار، شاخ و برگ سبز و آبدار (در مقابل شاخه های سخت و چوبی)، سرشاخه، گیاه بطورکلی، شا  وبرگ

انگلیسی به فارسی

گیاه (بطورکلی)، رستنی، علف، شاخ وبرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: green, soft-stemmed vegetation, esp. as used for grazing.

(2) تعریف: the succulent, often edible parts of green plants.

• herbs; low-growing plants (i.e. grass)

مترادف و متضاد

شاخ و برگ (اسم)
bush, foliage, herbage, tod

علف (اسم)
grass, herb, herbage, darnel, fodder, forage, provender, tare

گیاه (اسم)
herb, herbage, vegetable, plant

رستنی (اسم)
herb, vert, herbage, vegetable, plant

جملات نمونه

1. The sheep battened upon the herbage.
[ترجمه ترگمان]گوسفندها به سوی herbage می رفتند
[ترجمه گوگل]گوسفند بر روی گیاه بتونه

2. Leasing the herbage and pannage would disturb the deer in their lairs and deprive them of their pasture.
[ترجمه ترگمان]Leasing و herbage، گوزن ها را در لانه های خود خراب می کنند و آن ها را از مراتع خود محروم می کنند
[ترجمه گوگل]اجاره کردن گیاهان و گلدانها، گوزن ها را در لانه های خود را از بین می برد و آنها را از مرتع خود محروم می کنند

3. It's generally accepted that the herbage of this area produces the milk necessary to make a fine cheese.
[ترجمه ترگمان]عموما پذیرفته شده است که the این ناحیه شیر لازم برای درست کردن پنیر مناسب را تولید می کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی پذیرفته شده است که گیاه این منطقه شیر لازم برای تولید پنیر خوب را تولید می کند

4. The appraising models can show the herbage good or not quantitatively in Haibei alpine meadow area.
[ترجمه ترگمان]مدل های ارزیابی با ارزیابی می توانند به خوبی نشان دهند که چه خوب است و چه از لحاظ کمی در ناحیه کوهستانی Haibei
[ترجمه گوگل]مدل های ارزیابی می توانند گیاه را به خوبی یا به طور کمی در حوضه های حوضه حبیه نشان دهند

5. Ingredients: natural herbage whiten essence, green tea extracts, wild chrysanthemum, aloe, constringe agency ets.
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: جوهر سفید رنگ سفید، عصاره چای سبز، عصاره wild، آلوئه ورا، آژانس constringe
[ترجمه گوگل]عناصر: عصاره طبیعی علف چای، عصاره چای سبز، گل داودی، آلوئه، آژانس سازگار

6. Using the acknowledged signal molecule in herbage - MeJA, the phenolics, PPO and POD in P . SimoniixP . Pyramibalis c .
[ترجمه ترگمان]استفاده از مولکول سیگنال تصدیق شده در herbage - MeJA، the، PPO و POD در P SimoniixP Pyramibalis c
[ترجمه گوگل]با استفاده از مولکول سیگنال تأیید شده در گیاهان - MeJA، فنولیک، PPO و POD در P SimoniixP پی امبیالس c

7. It has a high quality herbage, making it good pastureland.
[ترجمه ترگمان]کیفیت بالایی دارد و آن را چراگاه های خوبی می سازد
[ترجمه گوگل]این یک گیاه با کیفیت بالا است، و آن را به خوبی مرتع زمین است

8. Short cutting of herbage at early stage could increase its tillering production and quality, which pos-sesses super compensate effect.
[ترجمه ترگمان]کوتاه کردن کوتاه of در مرحله اولیه می تواند تولید tillering و کیفیت آن را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]کوتاه کردن گیاهان در مرحله اولیه می تواند تولید پنجه و کیفیت آن را افزایش دهد که در نتیجه اثرات زیادی جبران می شود

9. Primary Ingredients: Mint cooling factors, herbage essence, collagen, hyaloplasm acid, Lubrajel, elastic silicon oil, aloe gel juice and etc. . .
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه: استفاده از فاکتورهای خنک کننده، جوهر herbage، کلاژن، hyaloplasm اسید، Lubrajel، روغن سیلیکون الاستیک، عصاره آلوئه ورا و غیره
[ترجمه گوگل]مواد اولیه: عوامل خنک کننده نعنا، عصاره گیاه، کلاژن، اسید هیالوپلاسمی، Lubrajel، روغن سیلیکون الاستیک، آب آلوئه و غیره

10. Salt-resisting herbage and economic vegetations can be planted in middle salinized land in which saltwater fish and shrimp can also he bred.
[ترجمه ترگمان]نمک - مقاوم در برابر نمک و vegetations اقتصادی می تواند در زمین های مسطح که در آن ماهی آب شور و میگو نیز می تواند پرورش یابد، کاشته شود
[ترجمه گوگل]گیاهان مقاوم در برابر نمک و گیاهان اقتصادی می توانند در سرزمین های شور وسطی که در آن ماهی های دریایی و میگو نیز رشد می کنند کاشته شوند

11. L. O. E. Schulz, an annual or biennial herbage of Cruciferae is a species of Brassicaceae.
[ترجمه ترگمان]L ا ای Schulz سالانه یا دو ساله of گونه ای از Brassicaceae است
[ترجمه گوگل]L O E Schulz، یک سالانه یا دوسالانه گیاه Cruciferae یک گونه از Brassicaceae است

12. Fertilizers modify the composition of herbage.
[ترجمه ترگمان]کودها ترکیب of را اصلاح می کنند
[ترجمه گوگل]کود ترکیب ترکیب گیاهان را تغییر می دهد

13. The compression process of herbage material is a rheological process of herbage material processing in essence.
[ترجمه ترگمان]فرآیند فشرده سازی مواد herbage فرآیند سیال شناسی فرآیند مواد herbage در اصل است
[ترجمه گوگل]فرایند فشرده سازی مواد گیاهی یک فرایند رئولوژیکی پردازش مواد گیاهی است که به صورت ذاتی انجام می شود

14. Herbage communities were the main part of the natural vegetation.
[ترجمه ترگمان]جوامع Herbage بخش اصلی پوشش گیاهی طبیعی بودند
[ترجمه گوگل]جوامع گیاهی بخش عمده ای از پوشش گیاهی طبیعی بودند


کلمات دیگر: