1. the undersecretary of commerce
معاون وزیر بازرگانی
2. The President confirmed him as Undersecretary of State.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور او را به عنوان معاون وزارت امور خارجه تایید کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور او را به عنوان معاون وزیر امور خارجه تأیید کرد
3. He went to the Pentagon in 1969 as undersecretary and then secretary of the Navy in the Nixon and Ford administrations.
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۹۶۹ به عنوان معاون و سپس معاون نیروی دریایی در ادارات نیکسون و فورد به پنتاگون رفت
[ترجمه گوگل]او در سال 1969 به عنوان پیمانکار و سپس دبیر نیروی دریایی در ایالت نیکسون و فورد به پنتاگون رفت
4. Oshima is the U. N. undersecretary for humanitarian affairs and emergency relief, who has been dispatched to look around.
[ترجمه ترگمان]Oshima، U است ان معاون وزیر امور انسان دوستانه و کمک های اضطراری که برای نگاه کردن به اطراف اعزام شده است
[ترجمه گوگل]اوشیما معاون وزیر امور خارجه آمریکا برای امور انساندوستانه و کمک های اضطراری است که به اطراف منتقل شده است
5. These organizational units typically represent undersecretary commands.
[ترجمه ترگمان]این واحدهای سازمانی معمولا undersecretary فرمان هستند
[ترجمه گوگل]این واحدهای سازمانی به طور معمول دستورات فرمانداری را نشان می دهند
6. Xu Zuyuan of undersecretary of the Ministry of Communication chaired an informal discussion.
[ترجمه ترگمان]ژو Zuyuan از معاون وزارت ارتباطات ریاست یک بحث غیررسمی را بر عهده داشت
[ترجمه گوگل]زو Zuyuan از معاون وزارت ارتباطات رهبری یک بحث غیر رسمی
7. Zhao Xi of Electricity Department undersecretary, attends a meeting and answered a reporter to quiz.
[ترجمه ترگمان]ژایو Xi، معاون اداره برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در پاسخ به پرسش پاسخ داد
[ترجمه گوگل]ژائو Xi، معاون وزارت برق، در جلسه شرکت می کند و یک خبرنگار به مسابقه پاسخ داد
8. He has also worked as Under - Secretary undersecretary of the Treasury Department for International Affairsinternational affairs.
[ترجمه ترگمان]او همچنین به عنوان معاون دبیر کل امور خزانه داری ایالات متحده کار کرده است
[ترجمه گوگل]او همچنین به عنوان معاون وزیر امورخارجه وزارت امورخارجه امور بین الملل کار می کرد
9. The new president's appointee for Undersecretary of Defense for Policy, Michele Flournoy, was asked about that at her Senate confirmation hearing on Thursday.
[ترجمه ترگمان]از انتصاب رئیس جمهور جدید به عنوان معاون وزارت دفاع برای سیاست، میشل Flournoy، در مورد آن در جلسه دادرسی سنا در روز پنج شنبه سوال شد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور جدید برای معاون وزیر دفاع برای سیاست، میشل فلورنو، در مورد آن در جلسه تأیید مجلس سنا در روز پنج شنبه خواسته شد
10. Lu Jijun undersecretary thinks, the electronic commerce industry of our country still stems from primary level.
[ترجمه ترگمان]معاون وزارتخانه لو Jijun معتقد است که صنعت تجارت الکترونیک کشور ما هنوز از سطح ابتدایی سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]دبیر کل لو جیجون میگوید صنعت تجارت الکترونیک کشور ما هنوز از سطح ابتدایی تشکیل شده است
11. Wang Zhibao's undersecretary chaired an opening ceremony personally, made important speech.
[ترجمه ترگمان]معاون وانگ Zhibao ریاست مراسم افتتاحیه را شخصا به عهده داشت و سخنرانی مهمی را ایراد کرد
[ترجمه گوگل]معاون وزیر وانگ زیابائو شخصا مراسم افتتاح را برگزار کرد، سخنرانی مهم را انجام داد
12. He has also worked as Under Secretary undersecretary of the Treasury Department for Internationla Affairsinternational affairs.
[ترجمه ترگمان]او همچنین به عنوان معاون دبیر کل وزارت خزانه داری برای اداره امور Affairsinternational کار کرده است
[ترجمه گوگل]او همچنین به عنوان معاون وزیر امورخارجه وزارت امورخارجه امور بین الملل کار می کرد
13. Hu Yadong of railway ministry undersecretary attended signing ceremony and make a speech.
[ترجمه ترگمان]معاون سخنگوی وزارت راه آهن در مراسم امضای این مراسم شرکت کرد و سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]هو یادونگ، معاون وزیر راه آهن، در مراسم امضای قرارداد شرکت کرد و سخنرانی کرد
14. Du Qinglin Agriculture's minister and's undersecretary attends the meeting, made important speech.
[ترجمه ترگمان]معاون وزیر کشاورزی دو Qinglin در این جلسه شرکت کرد و سخنرانی مهمی را ایراد کرد
[ترجمه گوگل]دو کینگلین معاون وزیر و معاون کشاورزی در این نشست شرکت کرد و سخنرانی مهم را انجام داد