1. This caring nature led to Veld easily making and keeping friends .
[ترجمه ترگمان]این طبیعت مهربان به Veld و حفظ دوستان منجر می شد
[ترجمه گوگل]این طبیعت مراقبتی به Veld به راحتی ساخت و نگه داشتن دوستان منجر شد
2. This thesis adopts the systemic functional approach towards the analysis of the British female writer Doris Lessing's story"A Sunrise on the Veld".
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه رویکرد عملکردی سیستمی را در جهت تحلیل داستان دوریس لسینگ، نویسنده زن انگلیسی، \"A طلوع آفتاب\" اتخاذ می کند
[ترجمه گوگل]این پایان نامه، رویکرد کارکردی سیستماتیک را در رابطه با تجزیه و تحلیل داستان دوریس لسینگ، نویسنده زن بریتانیا، �طلوع بر روی ولت�، پذیرفته است
3. They are scavengers, which feed on dung and other decaying organic matter, and play an invaluable role in keeping the veld clean.
[ترجمه ترگمان]آن ها آشغال خوار هستند، که مدفوع و مواد آلی پوسیده را تغذیه می کنند و نقش بسیار ارزشمندی را در نگه داشتن علف های خشک ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]آنها مواد منفجره هستند که از کود و دیگر مواد آلی تخریب شده تغذیه می کنند و نقش مهمی در نگهداری ویلد دارند
4. Numerous plants and shrubs growing in our gardens or in the veld are toxic to humans and animals, but that doesn't mean that they must be eradicated.
[ترجمه ترگمان]گیاهان و بوته های زیادی که در باغ های ما یا زمین رشد می کنند برای انسان ها و حیوانات مضر هستند، اما این بدان معنا نیست که آن ها باید ریشه کن شوند
[ترجمه گوگل]گیاهان و بوته های متعدد که در باغ های ما و یا در veld رشد می کنند، برای انسان ها و حیوانات سمی است، اما این بدان معنا نیست که آنها باید ریشه کن شوند
5. Gigi cagni and world famous international household Italian design company VELD cooperation.
[ترجمه ترگمان]cagni دو پرس و شرکت بین المللی معروف بین المللی طراحی ایتالیا veld هم کاری
[ترجمه گوگل]گگی کانی و جهان معروف جهان بین المللی شرکت طراحی ایتالیایی شرکت VELD
6. As he moved over her, he alternately kissed her lips or ears or ran his tongue along her neck, licking her as some fine leopard might do in long grass out on the veld .
[ترجمه ترگمان]همچنان که او را به سوی خود می کشید، در حالی که لب هایش را به هم می فشرد یا گوش هایش را می بوسید، زبانش را روی گردن او می کشید و او را به صورت یک پلنگ زیبا روی علف ها می کشید
[ترجمه گوگل]وقتی او بر او حرکت کرد، او به طور متناوب لب و گوشش را بوسید و زبانش را در گردنش گذاشت و او را لک زد، چون لئوپارد خوبی بود که بتواند در مزرعه طولانی بر روی ولت انجام دهد