کلمه جو
صفحه اصلی

tea table


معنی : میز چای خوری
معانی دیگر : میزچای (معمولا کوچک و چرخدار)

انگلیسی به فارسی

میزچای (به‌طور معمول کوچک و چرخدار)


میز چای خوری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of teat.

• small table used for serving tea; of or about a tea party

مترادف و متضاد

میز چای خوری (اسم)
tea table, teapoy

جملات نمونه

1. tea-table talk
صحبت سر میزچای

2. The high spirits round the tea table had gone.
[ترجمه ترگمان]روحیه قوی میز چای از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]روحیه های بالای میز چای رفته اند

3. Repair situations and so on bed, big closet, tea table, computer table: Fine environment: Convenient.
[ترجمه ترگمان]شرایط تعمیر و غیره در تخت خواب، کمد بزرگ، میز چای، میز کامپیوتر: محیط خوب: Convenient
[ترجمه گوگل]شرایط تعمیر و به همین ترتیب در رختخواب، گنجه بزرگ، میز چای، میز کامپیوتر، محیط زیبا محیط مناسب

4. It could holds 10 pax, tea table which made of solid wood with the corium couch, the modern meeting room facilities from soup to nuts, special style let you feel sobriety and entirely free.
[ترجمه ترگمان]این کشور می تواند ۱۰ تن گرم بر تن کند، میز چای که از چوب سخت با مبل corium ساخته شده است، امکانات اتاق نشست مدرن از سوپ گرفته تا آجیل، سبک ویژه به شما اجازه می دهد تا هوشیاری و کاملا رایگان را احساس کنید
[ترجمه گوگل]این می تواند 10 پا، میز چای ساخته شده از چوب جامد با نیمکت کوریوم، اتاق های اتاق مدرن مدرن از سوپ به آجیل، سبک خاص اجازه دهید شما احساس تعهد و کاملا رایگان

5. The thick glass of this tea table can endure high temperatures.
[ترجمه ترگمان]شیشه ضخیم این میز چای می تواند دماهای بالا را تحمل کند
[ترجمه گوگل]شیشه ضخیم این میز چای می تواند دمای بالا را تحمل کند

6. Cany bamboo kind tea table shows naturalistic inclination, the style is quiet of primitive simplicity, suit ligneous sofa or the sofa with qualitative cane.
[ترجمه ترگمان]این سبک از نوع بامبو بنگال نشان دهنده تمایل طبیعی به این سبک است، سبک آرام بودن ساده، کت و شلوار جین و یا مبل با ترکه کیفی است
[ترجمه گوگل]میز چای نوعی بامبو قورباغانی نشان می دهد که تماشای طبیعت گرایانه، سبک آرام سادگی ابتدایی، کت و شلوار دیواری یا مبل با نیشکر کیفی است

7. The ornament is on ark of mensal, wine, tea table, for Bacchic smooth added a few minutes calm.
[ترجمه ترگمان]زینت بر روی کشتی mensal، شراب، میز چای و برای آرام کردن چند دقیقه آرام است
[ترجمه گوگل]این تزئین در قاعده مینسال، شراب، میز چای است، برای Bacchic صاف، چند دقیقه آرام را اضافه کرد

8. Some bottles and a cup of tea the tea table.
[ترجمه ترگمان]چند بطری و یک فنجان چای میز چای
[ترجمه گوگل]چند بطری و یک فنجان چای میز چای

9. Home elsewhere, the tea table, the room, bay windows, also placed a different image size sculpture.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، میز چای، اتاق، پنجره های جلو، یک مجسمه با اندازه تصویر متفاوتی قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]خانه در جای دیگر، میز چای، اتاق، پنجره های خلیج، همچنین مجسمه های مختلف اندازه تصویر را قرار داده است

10. Living room: Sofa, tea table, end table, flower stand, parlor TV cabinet etc.
[ترجمه ترگمان]اتاق زندگی: مبل، میز چای، میز شام، جایگاه گل، کابینت اتاق نشیمن و غیره
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن مبل، میز چای، میز نهایی، پایه گل، کابینه تلویزیون سالن و غیره

11. Carry the cup carefully to the tea table; it's so full that it might spill over.
[ترجمه ترگمان]فنجان را با دقت به میز چای ببرید؛ انقدر پر است که ممکن است روی آن بریزد
[ترجمه گوگل]فنجان را به دقت به میز چای بکشید آنقدر پر است که ممکن است آن را نابود کند

12. Can mensal, tea table also heat water, cook, barbecue?
[ترجمه ترگمان]میز چای، چای گرم، آشپز، کباب؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم عطر، میز چای نیز آب گرم، طبخ، کباب کردن؟

13. Cup of green tea table, the small room in circles investment - Lin ( a pseudonym ) slowly opened phonograph.
[ترجمه ترگمان]یک میز چای سبز، اتاق کوچک در دایره سرمایه گذاری - لین (یک نام مستعار)به آرامی شروع به باز کردن گرامافون کرد
[ترجمه گوگل]جام میز چای سبز، اتاق کوچک در سرمایه گذاری محافل - لین (نام مستعار) به آرامی فونوگرافی را باز کرد

14. Vestibular teapoy, tea table, the mirror is colophony material.
[ترجمه ترگمان]vestibular teapoy، میز چای، آینه دارای مواد colophony است
[ترجمه گوگل]Teapoy Vestibular، میز چای، آینه مواد معطر است

15. Then Tobermory entered the room and calmly walked over to the tea table.
[ترجمه ترگمان]سپس Tobermory وارد اتاق شد و با آرامش به طرف میز چای رفت
[ترجمه گوگل]سپس Tobermory وارد اتاق شد و به آرامی به میز چای رفت

پیشنهاد کاربران

عسلی


کلمات دیگر: