1. On summer evenings we would sit on the verandah and watch the sun go down.
[ترجمه ترگمان]شب ها روی ایوان می نشست و غروب آفتاب را تماشا می کردیم
[ترجمه گوگل]در شبهای تابستان ما در وانادو نشستیم و خورشید را تماشا کردیم
2. She was safe from predatory birds on the verandah.
[ترجمه ترگمان]او در ایوان در امان بود
[ترجمه گوگل]او از پرندگان خرابکار در حیاط خلوت امن بود
3. A whitewashed verandah contained bags of wheat and well-oiled harnesses.
[ترجمه ترگمان]یک ایوان تمیز و سفید پر از کیسه گندم و یراق دار شده بود
[ترجمه گوگل]یک ورنج سفیدشده حاوی کیسه های گندم و مهارهای روغن زیتون بود
4. The verandah is long and overgrown with climbing plants, which are wrapped around the varnished poles that support the tin roof.
[ترجمه ترگمان]ایوان دراز و پوشیده از گیاهان بالا رونده است که در اطراف میله های براق که سقف حلبی را پشتیبانی می کنند قرار دارند
[ترجمه گوگل]استراحت طولانی و پر از گیاهان صعود است که در اطراف قطب های لاک زنی که از سقف قلع پشتیبانی می کنند، پیچیده می شود
5. A rocking-chair on the verandah. 34 A girl was sunbathing on a lounger in the courtyard outside Culley's window.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی گهواره ای روی ایوان در حیاط بیرونی پنجره بیرون پنجره، دختر ۳۴ دختری را گرفته بود
[ترجمه گوگل]صندلی گهوار در وانادای 34 یک دختر در حیاط بیرون پنجره ی کاللی آفتاب گرفته است
6. The tin roof of the verandah is home to all sorts of creatures.
[ترجمه ترگمان]سقف حلبی روی ایوان به انواع و اقسام موجودات تعلق دارد
[ترجمه گوگل]سقف قلع وارونه خانه ای است برای انواع موجودات
7. I was led to the verandah, where an ancient pair of field glasses was thrust into my hands.
[ترجمه ترگمان]به ایوان راهنمایی شدم، جایی که یک جفت عینک قدیمی در دست داشتم
[ترجمه گوگل]من به ورونا هدایت شدم، جایی که یک جفت عنصر باستانی در دست من بود
8. Martha stepped back off the verandah, feeling a surge of fear conditioned by the beatings of earlier years.
[ترجمه ترگمان]مارتا از ایوان عقب نشینی کرد و موجی از ترس را از ضرب و شتم سال قبل احساس کرد
[ترجمه گوگل]مارتا از ورونا عقب نشست، احساس ترس از ترس را که توسط ضرب و شتم سال های پیش از آن مطرح شده بود، احساس کرد
9. Its verandah was lined with potted shrubs, and connected to the bank by a gangway.
[ترجمه ترگمان]ایوان آن یکی از بوته های potted بود و به ساحل نزدیک می شد
[ترجمه گوگل]حیاط آن با درختچه های گلدان قرار داشت و با یک راهرو به بانک وصل شده بود
10. A sun lounge, verandah or covered porch?
[ترجمه ترگمان]روی ایوان یا ایوان سرپوشیده؟
[ترجمه گوگل]یک سالن خورشیدی، واندا یا حیاط پوشیده شده؟
11. A verandah ran the length of the front of the house.
[ترجمه ترگمان]ایوانی در طول خانه امتداد داشت
[ترجمه گوگل]یک ورنج طول جلوی خانه را داشت
12. A verandah ran right round the house.
[ترجمه ترگمان]ایوانی در اطراف خانه به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک ورداه درست در اطراف خانه بود
13. Sweating with fear, Lepine dashed along the verandah and flung himself behind the wheel of the Citron.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از شدت ترس عرق می ریخت، روی ایوان دوید و خود را پشت فرمان of انداخت
[ترجمه گوگل]لپین در حالی که از ترس می لرزید، در امتداد حیاط خلوت خم شد و خود را در پشت چرخ سیترون فرو برد
14. I had lunch on the verandah of the Hacienda Mamacona horse ranch outside the city and watched Peru's top horsemen put sepia thoroughbreds through their paces.
[ترجمه ترگمان]ناهار را روی ایوان of اسب hacienda در بیرون شهر ناهار خوردم و سواران را دیدم که از میان their اسب sepia sepia
[ترجمه گوگل]من ناهار در حیاط خیمه مزرعه Hacienda Mamacona در خارج از شهر ناهار داشتم و از بالا به پایین سوار بر اسب سواران پیوندی را دیدم