کلمه جو
صفحه اصلی

vintage


معنی : محصول، انگور چینی، فصل انگور چینی
معانی دیگر : (شراب) سال، فصل انگور، گردآوری انگور (برای شراب سازی)، (شراب) وابسته به سال بخصوص، مرغوب، تاریخ دار، (اتومبیل و غیره) وابسته به دوران یا سال بخصوص، قدیمی، وابسته به دوران پیشین، محصول انگور هر فصل یا ناحیه، محصول شراب هر فصل یا ناحیه، شراب مرغوب هر ناحیه در هر سال بخصوص، اعلا

انگلیسی به فارسی

پرنعمت، محصول، انگور چینی، فصل انگور چینی


انگور چینی، فصل انگور چینی، محصول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the yearly yield of grapes or wine from a particular vineyard or district.

- The vineyard produced a fine vintage that year.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبریزی] در آن سال_ از محصول تاکستان_ شراب نابی تولید شد
[ترجمه ترگمان] The محصول انگور زیبایی را در آن سال تولید کرد
[ترجمه گوگل] در این سال، تاکستان یک سالن خوب تولید کرد

(2) تعریف: a usu. superior wine, cited by year and district or vineyard.

- The restaurant stocks several vintages of Chardonnay.
[ترجمه ترگمان] این رستوران چندین سال پیش chardonnay بود
[ترجمه گوگل] رستوران ها چندین سال پیش از Chardonnay است

(3) تعریف: a class of objects produced during a certain era or year.

- Several carriages of Victorian vintage were used in the film.
[ترجمه ترگمان] چندین کالسکه قدیمی دوره ویکتوریا در این فیلم مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل] چند فیلم از ویکتوریا ساخته شده است
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of wine, of a specified vintage.

- The wine list offered a number of expensive vintage wines.
[ترجمه ترگمان] فهرست شراب ها تعدادی از شراب های کهنه کلاسیک را عرضه کرده است
[ترجمه گوگل] فهرست شراب چندین شراب گرانبها را عرضه کرد

(2) تعریف: embodying the high style of a past era; classic.

- The historical society is proud of its collection of vintage crystal on display at the museum.
[ترجمه ترگمان] جامعه تاریخی به مجموعه بلوری قدیمی خود در موزه افتخار می کند
[ترجمه گوگل] جامعه تاریخی به نمایش گذاشتن مجموعه ای از کریستال های پرنعمت در نمایشگاه موزه افتخار می کند
- She found an 80s dress at the vintage clothing store.
[ترجمه ترگمان] اون یه لباس دهه ۸۰ رو تو فروشگاه لباس های قدیمی پیدا کرده
[ترجمه گوگل] او یک لباس 80 ساله را در فروشگاه لباسهای پرنعمت پیدا کرد

(3) تعریف: representing the best or most characteristic of something.

- This novel is vintage Faulkner.
[ترجمه ترگمان] این رمان vintage Faulkner
[ترجمه گوگل] این رمان فالکنر است

(4) تعریف: outdated; antiquated.
مشابه: old-fashioned

- They're still using vintage methods of language teaching at that school.
[ترجمه ترگمان] آن ها هنوز هم از روش های قدیمی تدریس زبان در آن مدرسه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل] آنها هنوز در حال استفاده از روشهای تدریس زبان آموزش در آن مدرسه هستند

• harvest grapes to make wine; gather grapes for wine-making; make wine from grapes
wine from a particular harvest; act of gathering ripe grapes; year in which the grapes of a particular wine were harvested; particularly excellent bottle or year and make of wine; group of similar people or things from the same time period
choice, high quality; classic; from a good year
the vintage of a good quality wine is the year and place that it was made in before being stored to improve it.
vintage wine is good quality wine that has been stored for several years to improve its quality.
vintage aeroplanes or cars are old but are admired because they are considered to be the best of their kind.
you can also use vintage to describe something that is the best of its kind.

مترادف و متضاد

محصول (اسم)
turnover, produce, fabric, crop, product, production, yield, vintage, proceeds, output, harvest

انگور چینی (اسم)
vintage

فصل انگور چینی (اسم)
vintage

superior


Synonyms: best, choice, classic, classical, excellent, mature, old, prime, rare, ripe, select, selected, venerable


Antonyms: inferior, minor, unimportant


crop, especially of wine


Synonyms: collection, epoch, era, generation, grapes, harvest, origin, wine, year


جملات نمونه

1. vintage clothes
لباس های قدیمی

2. vintage season
فصل انگورچینی

3. vintage wine
شراب سال بخصوص

4. a car of prewar vintage
اتومبیل ساخته شده قبل از جنگ

5. large bottles of 1984 vintage
بطری های بزرگ شراب سال 1984

6. it was time for the annual vintage
وقت انگورچینی و شراب اندازی فرارسیده بود.

7. 2001 was not a vintage year for movies.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبربزی] سال ۲۰۰۱_ برای صنعت فیلمسازی_ سالی پر سود نبود.
[ترجمه ترگمان]سال ۲۰۰۱ یک سال خوب برای فیلم ها نبود
[ترجمه گوگل]سال 2001 برای فیلم ها سال نجومی نبود

8. The vintage was later than usual.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبریزی] فصل رسیدن انگورها و انداختن شراب دیرتر از همیشه فرا رسید.
[ترجمه ترگمان]The از همیشه بود
[ترجمه گوگل]پس از گذشت چند روز،

9. She loaded up his collection of vintage wines into crates.
[ترجمه ترگمان]کلکسیون his از انواع شراب انگور را در صندوق ها گذاشت
[ترجمه گوگل]او مجموعه خود را از شراب پرنعمت را به جعبه بارگذاری کرد

10. This will be the last flight of the vintage aircraft before it is installed in the museum.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبربزی] این آخرین پرواز هواپیمایی قدیمی_ قبل از انتقال به موزه_ است.
[ترجمه ترگمان]این آخرین پرواز هواپیماهای قدیمی است قبل از این که در موزه نصب شود
[ترجمه گوگل]این آخرین پرواز هواپیمای پرنعمت قبل از نصب آن در موزه خواهد بود

11. He is undoubtedly England's best captain of recent vintage.
[ترجمه ترگمان]مسلما بهترین فرمانده انگلستان انگلستان است
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین کاپیتان انگلستان است

12. 1999 was not a vintage year for the movies.
[ترجمه ترگمان]۱۹۹۹ یک سال کلاسیک برای فیلم ها نبود
[ترجمه گوگل]سال 1999 برای فیلم ها سال نوری نبود

13. This is a vintage car made in 191
[ترجمه ترگمان]این یک ماشین قدیمی است که در ۱۹۱ قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این یک ماشین پرنعمت ساخته شده در سال 191 است

14. Their vintage car attracted admiring glances wherever they went.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل vintage هر جا که می رفتند، با تحسین به آن ها نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]خودروی پرنعمت خود، هر جا که می رفت، جذاب می شد

15. Some vintage aircraft will be taking to the skies at this weekend's fair.
[ترجمه ترگمان]برخی از هواپیماهای قدیمی در این نمایشگاه آخر هفته به آسمان خواهند رفت
[ترجمه گوگل]برخی از هواپیمای پرنعمت در این نمایشگاه آخر هفته به آسمان خواهد رسید

16. Ben's hobby is restoring vintage motorcycles.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبریزی] سرگرمی بن، بازسازی موتورسیکلت های قدیمی است.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی بن در حال احیای motorcycles قدیمی است
[ترجمه گوگل]سرگرمی بن در حال بازگرداندن موتورسیکلتهای پرنعمت است

17. An enquiry found that the vintage plane was in good working order.
[ترجمه ترگمان]پرس و جو متوجه شد که هواپیما با نظم و ترتیب خوب کار می کند
[ترجمه گوگل]پرس و جو متوجه شد که هواپیما پرنعمت در نظم کار خوب است

18. The 1961 vintage is highly prized among wine connoisseurs.
[ترجمه ارژنگ حسینی زاده تبریزی] شراب ۱۹۶۱ در بین شراب دوستان از ارزش بسیاری برخودار است.
[ترجمه ترگمان]محصول سال ۱۹۶۱ در میان خبرگان شراب بسیار باارزش است
[ترجمه گوگل]محصول سال 1961 در میان بینندگان شراب بسیار گرانقیمت است

19. This is vintage comedy at its best.
[ترجمه ترگمان] این بهترین کمدی - ه در بهترین حالت
[ترجمه گوگل]این کمدی پرنعمت در بهترین حالت است

large bottles of 1984 vintage

بطری‌های بزرگ شراب سال 1984


vintage season

فصل انگورچینی


It was time for the annual vintage.

وقت انگورچینی و شراب‌اندازی فرارسیده بود.


vintage wine

شراب سال به‌خصوص


a car of prewar vintage

اتومبیل ساخته‌شده قبل از جنگ


vintage clothes

لباس‌های قدیمی


پیشنهاد کاربران

لباس هایی که از 50 سال پیش مد بوده اند و الان دوباره مد شده اند.

of recent vintage
چیزی که اتفاق افتادن یا شروع شدن آن مربوط به خیلی وقت پیش نیست. جدید است.
مترادف با recent

به نقل از هزاره:
1. انگورچینی، فصلِ انگورچینی، موسم شراب اندازی
2. محصولِ انگور، انگوری سال؛ شراب سال، شراب تازه؛ ( صفت گونه ) [انگور، شراب] سال
3. نخبه، درجه یک، ممتاز؛ نمونه؛ کلاسیک
4. [اتومبیل] کلکسیونی، عتیقه؛ قدیمی، آنتیک

قدیمی اما با ارزش
• used but of good quality:
• of something old; of high quality and lasting value, or showing the best characteristics typical of the person who created it:

Vintage cloths
Vintage photograph


موجودی؛ [موجودی که طی زمان انباشت شده. ]
محصول: [محصولی که طی زمان حاصل شده. ]

محصول قدیمی

وسایل قدیمی که هنوز سالم و خوب هستند مثلا لباس های قدیمی.

مرغوب، اعلاء، قدیمی، ممتاز


کلمات دیگر: