1. As mentioned earlier, telepathy is most likely to kick in under circumstances of emergency.
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا گفته شد، telepathy احتمالا تحت شرایط اضطراری شروع به لگد زدن می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر شد، تلسکوپ به احتمال زیاد در شرایط اورژانسی پاک می شود
2. Miraculous powers . . . divination, automatic writing, telepathy.
[ترجمه ترگمان]قدرت پیشگویی، پیشگویی، writing اتوماتیک
[ترجمه گوگل]قدرت فوق العاده ای طلسم، نوشتن اتوماتیک، تله پاتی
3. Psychic gifts, such as clairvoyance and telepathy.
[ترجمه ترگمان]هدایای Psychic مثل clairvoyance و telepathy
[ترجمه گوگل]هدایای روانشناسی، از قبیل روشن بینی و تلپاتی
4. They lead students through introductory experiences in telepathy and techniques of subspace communication and energy manipulation.
[ترجمه ترگمان]آن ها دانش آموزان را از طریق تجربیات مقدماتی در telepathy و تکنیک های ارتباطات subspace و دستکاری انرژی هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دانش آموزان را از طریق تجربیات مقدماتی در زمینه تله پاتی و تکنیک های ارتباطات زیربنایی و دستکاری انرژی هدایت می کنند
5. Elements of telepathy and reincarnation weaving through the whole thing?
[ترجمه ترگمان]عناصر of و تناسخ از همه چیز weaving؟
[ترجمه گوگل]عناصری از تلپاتی و تکرار از طریق کل چیز؟
6. The telepathy is working and extra singles are being clocked up.
[ترجمه ترگمان]The کار می کند و singles اضافی در حال افزایش هستند
[ترجمه گوگل]تلپاتی کار می کند و تک تک اضافی در حال افزایش است
7. It could be argued that telepathy is a desirable characteristic for the subordinates of such a person!
[ترجمه ترگمان]می توان استدلال کرد که telepathy یک ویژگی مطلوب برای زیردستان از چنین فردی است!
[ترجمه گوگل]می توان گفت که تله پاتی یک ویژگی مطلوب برای زیردستان چنین فردی است!
8. Telepathy Similar in some ways to clairvoyance, but it mainly involves communicating with somebody else without using normal senses.
[ترجمه ترگمان]Telepathy مشابه برخی روش ها برای clairvoyance، اما عمدتا شامل برقراری ارتباط با شخص دیگری بدون استفاده از حواس معمولی است
[ترجمه گوگل]Telepathy در بعضی مواقع به معنای روشن بینی مشابه است، اما عمدتا ارتباط برقرار کردن با شخص دیگری بدون استفاده از حس های عادی است
9. Excitable media rumors of long-range telepathy, telekinesis, and even mind control or other exotic powers have all added to the grisly reputation of ghosts cultivated by their masters.
[ترجمه ترگمان]شایعات رسانه ها در مورد telepathy long، telekinesis، و حتی کنترل ذهن و یا قدرت های بیگانه دیگر همگی به شهرت وحشتناک ارواح پرورش داده شده توسط استادان آن ها اضافه شده است
[ترجمه گوگل]شایعات رسانه های معروف از تله پاتی طولانی مدت، تلکینز، و حتی کنترل ذهن و یا دیگر قدرت های عجیب و غریب، همه را به شهرت وحشتناک از ارواح کشت شده توسط استادان خود اضافه شده است
10. We are particularly interested in phenomena such as telepathy and levitation.
[ترجمه ترگمان]ما به طور خاص به پدیده هایی مانند telepathy و شناوری علاقه مند هستیم
[ترجمه گوگل]ما به طور خاص علاقه مند به پدیده هایی مانند تله پاتی و پراکندگی هستیم
11. Humans do not have the telepathy capacity that Nancy has.
[ترجمه ترگمان]انسان ها فاقد توانایی telepathy هستند که نانسی دارد
[ترجمه گوگل]مردم نانسی ظرفیت تله پاتی را ندارند
12. Some are: clairvoyance, clairaudience, astral projection, telepathy, anima, and there are many more.
[ترجمه ترگمان]برخی عبارتند از: clairvoyance، clairaudience، افکنش تصویر، telepathy، \"anima\" و بسیاری دیگر
[ترجمه گوگل]برخی از آنها عبارتند از: روشن بینی، clairaudience، طرح ریزی آسترال، telepathy، anima، و بسیاری دیگر وجود دارد
13. A test for telepathy with a similar device yielded a negative result.
[ترجمه ترگمان]یک تست برای telepathy با یک دستگاه مشابه نتیجه منفی را به همراه داشت
[ترجمه گوگل]یک آزمایش برای تله پاتی با یک دستگاه مشابه نتیجه منفی داد
14. Humans do not have the telepathy capacity that Hybrids has.
[ترجمه ترگمان]انسان ها فاقد ظرفیت telepathy هستند که Hybrids دارد
[ترجمه گوگل]انسانها ظرفیت تلهپاتی را که هیبرید دارد، ندارند
15. Parapsychological activities, such as telepathy and mind reading.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های Parapsychological مانند telepathy و ذهن خوانی
[ترجمه گوگل]فعالیت های پاراپسیمولوژیک، مانند تله پاتی و خواندن ذهن