1. The health risk from drinking unclean water is considerable.
[ترجمه ترگمان]خطر سلامتی از نوشیدن آب آلوده قابل توجه است
[ترجمه گوگل]خطر سلامت از نوشیدن آب غیرقانونی قابل توجه است
2. By bathing in unclean water, they expose themselves to contamination.
[ترجمه ترگمان]با آب تنی در آب های کثیف خود را به آلایندگی خواهند برد
[ترجمه گوگل]با حمام کردن در آب های غیر خالص، آنها خود را به آلودگی می رسانند
3. Jews and Muslims consider pigs unclean.
[ترجمه ترگمان]یهودیان و مسلمانان خوک را چرکین در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]یهودیان و مسلمانان خوک ها را بی روح می دانند
4. Drinking unclean water can cause diarrhoea and sickness.
[ترجمه ترگمان]نوشیدن آب کثیف می تواند باعث اسهال و بیماری شود
[ترجمه گوگل]نوشیدن آب خالص می تواند باعث اسهال و بیماری شود
5. Women were deemed unclean during and immediately after childbirth.
[ترجمه ترگمان]زنان در طی زایمان و بلافاصله پس از زایمان احساس گناه تلقی می شدند
[ترجمه گوگل]زنان در طی و بلافاصله پس از زایمان نجس می باشند
6. Many engaged in certain unclean occupations, such as slaughtering and leather-curing.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در کاره ای کثیف و ناسالم، مثل سلاخی کردن چرم و چرم سرگرم بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری درگیر مشاغل خاصی نظیر کشتار و چرم زدن هستند
7. That filthy cage of unclean birds must and will assuredly be purified by fire. . . .
[ترجمه ترگمان]این قفس کثیف پرندگان کثیف باید بوسیله آتش پاک شود
[ترجمه گوگل]این قفس کثیف از پرندگان ناپاک باید و قطعا باید با آتش تمیز شود
8. Who would separate the clean from the unclean?
[ترجمه ترگمان]چه کسی از این خاک کثیف جدا خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی پاک را از ناپاک جدا می کند؟
9. Their terrific performances leave you feeling unclean and sober.
[ترجمه ترگمان]نمایش های عالی اونا تو رو کثیف و پاک می کنن
[ترجمه گوگل]عملکرد فوق العاده آنها باعث می شود شما احساس ناخوشی و آرام کنید
10. Both the ceremonially unclean and the clean may eat it.
[ترجمه ترگمان]هر دو مراسم ceremonially و تمیز ممکن است آن را بخورند
[ترجمه گوگل]هر دو به طور موثری ناپایدار و تمیز ممکن است آن را بخورند
11. If one of your men is unclean because of a nocturnal emission, he is to go outside the camp and stay there.
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از افراد شما به خاطر تجاوز شبانه آلوده شود، باید به بیرون چادر برود و همان جا بماند
[ترجمه گوگل]اگر یکی از مردان شما به علت انتشار عصبی نجس است، او باید بیرون اردوگاه بیفتد و آنجا بماند
12. Irrational designs, disorderly arranged furniture, clashing colors and unclean floors are all called interior visual pollution.
[ترجمه ترگمان]طرح های Irrational، نامنظم کردن اسباب و اثاثیه، برخورد با رنگ ها و کف کثیف همگی به نام آلودگی صوتی داخلی خوانده می شوند
[ترجمه گوگل]طرح های غیر منطقی، مبلمان مصنوعی مرتب، رنگ های متداول و کف های غیر خالص، آلودگی بصری داخلی را می شناسند
13. You must distinguish the holy and the commonthe unclean and the clean.
[ترجمه ترگمان]تو باید مقبره مقدس و the و پاک و تمیز را تشخیص بدهی
[ترجمه گوگل]شما باید کلیسای مقدس و ناپسند و تمیز را تشخیص دهید
14. The famine caused by the besiegement. Even the unclean donkey's head and dove droppings were at a higher price.
[ترجمه ترگمان]قحطی ناشی از besiegement حتی سر خر کثیف و droppings فاخته قیمت بالاتری داشتند
[ترجمه گوگل]قحطی ناشی از محاصره حتی ادرار سر و کبوتر نابالغ نیز قیمت بالاتری داشت