1. it takes five days to unload this ship
باراندازی این کشتی پنج روز طول می کشد.
2. we were taught how to load and unload a field gun
به ما یاد داده اند چگونه در توپ صحرایی گلوله بگذاریم و گلوله ی آن را خارج کنیم.
3. Unload everything from the boat and clean it thoroughly.
[ترجمه ترگمان]همه چیز رو از قایق تخلیه کنید و کاملا تمیزش کنید
[ترجمه گوگل]همه چیز را از قایق بیرون بکشید و کاملا تمیز کنید
4. She began to unload her troubles on her mother.
[ترجمه ترگمان]شروع به خالی کردن مشکلاتش با مادرش کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به رفع مشکلاتش در مادرش کرد
5. America might be able to unload more of its grain abroad.
[ترجمه ترگمان]آمریکا ممکن است بتواند حجم بیشتری از گندم خود را در خارج از کشور تخلیه کند
[ترجمه گوگل]امریکا ممکن است بتواند بیشتر از غلات خود را خارج از کشور بارگیری کند
6. Don't let him unload his problems onto you.
[ترجمه ترگمان]نذار مشکلاتش رو به تو خالی کنه
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید مشکلات خود را بر روی شما بکشاند
7. The stevedores'work is to load and unload ships.
[ترجمه ترگمان]کار stevedores بارگیری و تخلیه کشتی ها است
[ترجمه گوگل]حمل و نقل است بارگیری و بارگیری کشتی
8. This isn't a suitable place to unload the van.
[ترجمه ترگمان]این مکان مناسبی برای خالی کردن ون نیست
[ترجمه گوگل]این محل مناسب برای تخلیه ون نیست
9. They want to unload the stocks on the market.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند سهام بازار را تخلیه کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند سهام را در بازار آزاد کنند
10. The truck driver was waiting to unload.
[ترجمه ترگمان]راننده وانت آماده خالی کردن بود
[ترجمه گوگل]راننده کامیون منتظر بارگیری بود
11. Do you mind if I unload the children onto you this afternoon?
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره امروز بعد از ظهر بچه ها رو خالی کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر می کنید اگر بعد از ظهر بچه ها را بر روی شما بگذارم؟
12. If we don't unload it soon, the grain will start rotting in the silos.
[ترجمه ترگمان]اگر به زودی آن را تخلیه نکنیم، گندم در انبارها در حال پوسیدن خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر ما آن را به زودی تخلیه نکنیم، دانه در سیلوها فاسد می شود
13. Everyone helped to unload the luggage from the car.
[ترجمه ترگمان]همه به تخلیه چمدان از ماشین کمک کردند
[ترجمه گوگل]هر کس به بارگیری چمدان از ماشین کمک کرد
14. Investors continued to unload technology stocks Thursday.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران در روز پنج شنبه به خالی کردن سهام فن آوری ادامه دادند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران روز پنج شنبه سهام فناوری را تخلیه کردند
15. They want to unload their shares at the right price.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند سهم خود را در قیمت مناسب تخلیه کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند سهام خود را با قیمت مناسب تخلیه کنند