کلمه جو
صفحه اصلی

undernourishment


معنی : سوء تغذیه، گرفتار سوءتغذیه
معانی دیگر : undernourished سوء تغذیه

انگلیسی به فارسی

( undernourished ) سو تغذیه، گرفتارسو تغذیه


نوشیدن آب، سوء تغذیه، گرفتار سوءتغذیه


انگلیسی به انگلیسی

• condition of getting less than the required food needed for health and growth

مترادف و متضاد

سوء تغذیه (اسم)
malnutrition, undernourishment

گرفتار سوء تغذیه (اسم)
undernourishment

جملات نمونه

1. His health collapsed from undernourishment.
[ترجمه ترگمان]سلامتی او از undernourishment خراب شد
[ترجمه گوگل]سلامتی او از فقر و ناتوانی سقوط کرد

2. What with overwork and ( what with ) undernourishment, she fell ill.
[ترجمه ترگمان]چه با این کار و چه کار و چه با چه درد و چه، او بیمار شد
[ترجمه گوگل]چه کارهایی با اضطراب و اضطراب (چه با)، او بیمار شد

3. What with overwork and what with undernourishment his brother became very ill.
[ترجمه ترگمان]با این کار که از کار زیاد داشت و با این که برادرش به شدت مریض شده بود
[ترجمه گوگل]چه کارهایی با بیش از حد و چه با ناراحتی در بدن، برادرش خیلی بیمار شد

4. Few of them starved to death: diseases take a deadlier toll of weakened bodies than undernourishment.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها از گرسنگی تلف می شوند: بیماری از اجساد ضعیف شده آن کشنده تر است
[ترجمه گوگل]تعداد اندکی از آنها به بیماری های مرگبار رسیده اند و موجب مرگ و میر ناشی از بدنهای تضعیف شده نسبت به فقر می شوند

5. The workers' ignorance compounds their poverty: everywhere, failure to follow the most elementary rules of diet makes undernourishment worse.
[ترجمه ترگمان]کارگران بی خبری از فقر خود را زیر پا می گذارند: در همه جا، عدم پیروی از ابتدایی ترین قوانین رژیم غذایی، undernourishment را بدتر می کند
[ترجمه گوگل]بی توجهی کارگران فقر را در همه جا متصل می کند، عدم پیروی از قوانین اساسی ترین رژیم غذایی بدتر از آن است که بدتر از آن است

6. The collapse of his health is brougt on by undernourishment.
[ترجمه ترگمان] سلامتی او his brougt on on is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه گوگل]فروپاشی سلامت خود را با فقر و ناتوانی روبرو می شود

7. Forty per cent of children under five in developing countries are short for their age because of undernourishment.
[ترجمه ترگمان]چهل درصد از کودکان زیر پنج سال در کشورهای در حال توسعه به دلیل of کوتاه هستند
[ترجمه گوگل]چهل و پنج درصد کودکان زیر پنج سال در کشورهای در حال توسعه به دلیل فقر و کمرنگ بودن سن آنها کوتاه است


کلمات دیگر: