1. Schaut auf den Taximeter 20 Mark bitte.
[ترجمه ترگمان]Schaut auf Taximeter ۲۰ مارک bitte
[ترجمه گوگل]Schaut auf den Taximeter 20 علامت بیت
2. As soon as moreover looked at taximeter to the destination, 3Yuan, meat pain!
[ترجمه ترگمان]به محض این که به taximeter به مقصد رسید، ۳ یوان، درد گوشت!
[ترجمه گوگل]به زودی به علاوه به taxim به مقصد نگاه کرد، 3Yuan، درد گوشت!
3. Taximeter on the multi - function design, there are many innovations.
[ترجمه ترگمان]در طراحی چند تایی، نوآوری های زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تاکسیومتر در طراحی چند تابع، نوآوری های بسیاری وجود دارد
4. That's a foolproof taximeter as drivers are unable to alter the readings.
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه کامل است چون رانندگان نمی توانند خوانش ها را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]این یک تاکسیوم عصبی مصنوعی است زیرا رانندگان قادر به تغییر خواندن نیستند
5. The example of taximeter system that designed based on the top-to-down and modular concept is given to induce the common digital-system design idea with VHDL and ISP devices.
[ترجمه ترگمان]مثالی از سیستم taximeter که براساس مفهوم بالا به پایین و مفهوم پیمانه ای طراحی شده است، به ایجاد ایده طراحی سیستم دیجیتالی مشترک با دستگاه های VHDL و ISP ها داده شده است
[ترجمه گوگل]مثال سیستم تاکسیمتر که بر پایه مفهوم بالا به پایین و مدولار طراحی شده است، به منظور ایجاد یک ایده طراحی دیجیتال مشترک با دستگاه های VHDL و ISP داده می شود
6. According to the operation principle of taximeter, this paper advances the mathematical model changing the continuous segmenting to saltatory segmenting, and probes into the application of this model.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اصل عملیات of، این مقاله با پیشرفت مدل ریاضی، بخش بندی پیوسته به بخش بندی، بخش بندی، و probes ها را به کاربرد این مدل تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل عملیات تاکسی متر، این مقاله پیشرفت مدل ریاضی را در حال تغییر segmenting مستمر به segmentation نمکی، و پروب به استفاده از این مدل
7. This topic is to design multi - function Taximeter.
[ترجمه ترگمان]این موضوع طراحی multi چند تابعی است
[ترجمه گوگل]این موضوع طراحی یک تاکسیوم چند منظوره است
8. The taximeter was ticking away.
[ترجمه ترگمان]The داشت از بین می رفت
[ترجمه گوگل]تاکسیومتر از نظر دور بود
9. Please pay by taximeter.
[ترجمه ترگمان] لطفا با \"taximeter\" پول بدین
[ترجمه گوگل]لطفا با سنجشگر پرداخت کنید
10. Any of various devices that indicate measurement, such as a speedometer or a taximeter.
[ترجمه ترگمان]هر یک از دستگاه های مختلف که اندازه گیری را نشان می دهد، مانند a یا a
[ترجمه گوگل]هر یک از دستگاه های مختلفی که نشان دهنده اندازه گیری هستند، مانند یک سرعت سنج یا یک تاکسی متر
11. The utility model relates to an IC card fee charging terminal which is connected with a taximeter.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک پایانه شارژ با هزینه کارت IC است که با یک taximeter متصل است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک ترمینال شارژ هزینه کارت IC است که با یک تاکسی متصل است
12. You can refuse to pay if the tax driver doesn't use taximeter to calculate the bill.
[ترجمه ترگمان]اگر راننده مالیات از taximeter برای محاسبه صورت حساب استفاده نکند شما می توانید از پرداخت آن امتناع کنید
[ترجمه گوگل]اگر محرک مالیاتی از محاسبات صورتحساب استفاده نکنید، می توانید از پرداخت هزینه خودداری کنید