کلمه جو
صفحه اصلی

unprintable


معنی : غیرقابل چاپ، چاپ نشدنی
معانی دیگر : چاپ نکردنی یا نشدنی

انگلیسی به فارسی

غیرقابل چاپ، چاپ نشدنی


قابل چاپ نیست، غیرقابل چاپ، چاپ نشدنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: not acceptable for printing or publication, as because of obscenity or other offensive material.

• unfit for printing, unable to be printed
if you describe something that someone said or did as unprintable, you mean that it is so rude or shocking that you do not want to write or say exactly what it was.

مترادف و متضاد

غیر قابل چاپ (صفت)
unprintable

چاپ نشدنی (صفت)
unprintable

جملات نمونه

1. The taxi driver entertained us with unprintable observations/remarks/views about government ministers all the way to the airport.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی ما را با مشاهدات و نظرات آن ها در مورد وزیران دولت در تمام طول راه به فرودگاه سرگرم کرد
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی ما را با مشاهدات / سخنرانی های غیر قابل چاپ در مورد وزیران دولت، به سمت فرودگاه، سرگرم کرد

2. But some dissenting comments made in private were unprintable.
[ترجمه ترگمان]اما برخی از نظرات مخالفی که در خلوت تشکیل می شد، قابل چاپ نبودند
[ترجمه گوگل]اما بعضی از نظرات مخالف در خصوص خصوصی سازی غیر قابل چاپ بود

3. Her reply was unprintable.
[ترجمه ترگمان]Her غیرقابل چاپ بود
[ترجمه گوگل]پاسخ او غیر قابل چاپ بود

4. You cannot edit the unprintable area for this paper.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید منطقه unprintable را برای این مقاله ویرایش کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید منطقه غیر قابل چاپ را برای این مقاله ویرایش کنید

5. He said something unprintable and vile, but addressed to no one.
[ترجمه ترگمان]چیزی unprintable و پست گفت، اما خطاب به هیچ کس نبود
[ترجمه گوگل]او چیزی غیر قابل چاپ و ناخوشایند گفت اما به هیچ کس اشاره ای نکرد

6. You cannot edit the unprintable area when you are using a custom paper size.
[ترجمه ترگمان]زمانی که از یک اندازه کاغذ رسم استفاده می کنید نمی توانید آن ناحیه قابل چاپ را ویرایش کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که از یک اندازه کاغذ سفارشی استفاده می کنید، نمی توانید ناحیه غیر قابل چاپ را ویرایش کنید

7. I'm afraid that my views on their private life are unprintable!
[ترجمه ترگمان]متاسفانه نظرات من در زندگی خصوصی آن ها چاپ نشدنی است
[ترجمه گوگل]من می ترسم که دیدگاه های من در زندگی شخصی من قابل چاپ نیست

8. Most of what she said in the interview was unprintable.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آنچه که وی در مصاحبه گفته بود، قابل چاپ بود
[ترجمه گوگل]بیشتر آنچه او در مصاحبه گفت، قابل چاپ نبود

9. Along the way they intend to write a book of their experiences, most of which will undoubtedly be totally unprintable.
[ترجمه ترگمان]در طول راه، آن ها قصد دارند یک کتاب از تجربیات خود را بنویسند که بسیاری از آن ها بدون شک به طور کامل قابل چاپ هستند
[ترجمه گوگل]در طول راه، آنها قصد دارند یک کتاب تجربیات خود را بنویسند که اکثر آنها بدون شک کاملا غیر قابل چاپ خواهند بود

10. Chief McNally admits he's been called many things, some of them unprintable.
[ترجمه ترگمان]مک نالی اقرار کرد که او بسیاری از چیزها را خوانده و برخی از آن ها هم قابل چاپ نیستند
[ترجمه گوگل]رئیس McNally اعتراف می کند او چیزهای زیادی نامیده می شود، بعضی از آنها غیر قابل چاپ است


کلمات دیگر: