کلمه جو
صفحه اصلی

viola


معنی : بنفشه عطری، ویولن بزرگ
معانی دیگر : اسم خاص مونث (مخفف: vi)، (ساز زهی کمی از ویولن بزرگتر) ویولا، (گیاه شناسی) بنفشه ی عطری (viola cornuta)

انگلیسی به فارسی

(موسیقی) ویولن بزرگ، (گیاه‌شناسی) بنفشه عطری


ویولا، بنفشه عطری، ویولن بزرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a four-stringed instrument of the violin family that is somewhat larger than a violin and tuned a fifth lower.

• four-stringed instrument from the violin family that is larger than a violin but smaller than a cello and is held under the chin
a viola is a musical instrument which looks like a violin but is slightly larger.

مترادف و متضاد

بنفشه عطری (اسم)
viola

ویولن بزرگ (اسم)
viola

جملات نمونه

1. The viola is exactly in counterpoint to the first violin.
[ترجمه ترگمان]ویولا دقیقا در نقطه مقابل ویولون اول قرار دارد
[ترجمه گوگل]ویولا دقیقا در مقابل نقطه اول ویولن قرار دارد

2. A string quartet consists of two violins, a viola and a cello.
[ترجمه ترگمان]یک کوارتت زهی متشکل از دو ویولون، یک ویولا و یک ویولن سل است
[ترجمه گوگل]کوارتت رشته ای شامل دو ویولون، ویولا و ویولون است

3. She plays viola in a string orchestra.
[ترجمه ترگمان]او در یک ارکستر زنجیره ای، ویولا می نواخت
[ترجمه گوگل]ویولا را در یک ارکستر رشته ای اجرا می کند

4. A solitary viola plucks a lonely, soft F sharp.
[ترجمه ترگمان]یک وایولا تن های تنها، تک و تنها را از هم باز می کند
[ترجمه گوگل]یک ویولون انفرادی تنها یک نرم افزار F را انتخاب می کند

5. The viola is a stringed instrument.
[ترجمه ترگمان]ویولا یک ساز زهی است
[ترجمه گوگل]ویولا یک ابزار رشته ای است

6. She plays the violin, I mean the viola, really well.
[ترجمه ترگمان]او ویولون می نوازد، منظورم ویولا، واقعا خوب است
[ترجمه گوگل]او ویولن را بازی می کند، منظورم ویولا، واقعا خوب است

7. The piece is scored for violin, viola and cello.
[ترجمه ترگمان]این قطعه برای ویولون، ویولا و ویولن سل ثبت شد
[ترجمه گوگل]این قطعه برای ویولن، ویولا و ویولون به ثمر رسیده است

8. He didn't like to make Viola completely naked - it seemed too prurient.
[ترجمه ترگمان]او دوست نداشت وی ولا را کاملا لخت کند - به نظر می رسید که آن هم prurient است
[ترجمه گوگل]او دوست نداشت ویولا را به طور کامل برهنه کند - به نظر می رسید بیش از حد مبهم است

9. At twenty-two, it seemed, Viola was too set in her ways for him.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید در بیست و دوم وی ولا نیز برای او خیلی آماده است
[ترجمه گوگل]در بیست و دو سالگی، به نظر می رسید، Viola بیش از حد راه خود را برای او تنظیم شده است

10. If it was Viola, she was obviously playing hard to get.
[ترجمه ترگمان]اگر وی ولا بود، به نظر می رسید که دارد سخت بازی می کند
[ترجمه گوگل]اگر ویولا بود، او به سختی بازی می کرد

11. Their two violins, viola and cello are all Amati instruments, crafted 300 years ago by the teacher of Stradivarius.
[ترجمه ترگمان]دو ویولون، ویولا و ویولن سل، همه ابزار Amati هستند که ۳۰۰ سال پیش توسط معلم استرادیواریوس تولید می شود
[ترجمه گوگل]دو ویولن، ویولا و ویولون آنها تمام ابزارهای آمیتی است که 300 سال پیش توسط معلم Stradivarius ساخته شده است

12. Dumping Viola Angotti in the garbage can was a way of re-establishing his pride - of making himself feel big and important.
[ترجمه ترگمان]زباله وی ولا در زباله ها راهی برای بازسازی غرور خود بود - که باعث می شد خودش احساس بزرگ و مهم کند
[ترجمه گوگل]انفجار ویولا Angotti در زباله دانستن راهی برای دوباره ایجاد غرور خود بود - ساختن خود را احساس بزرگ و مهم است

13. In the minuet the viola leads both violins.
[ترجمه ترگمان]در رقص minuet، ویولا هر دو ویولون را رهبری می کند
[ترجمه گوگل]در دقیقه، ویولا هر دو ویولن را هدایت می کند

14. This was the latest in date from Viola to Walter.
[ترجمه ترگمان]این آخرین باری بود که از وی ولا به والتر رسید
[ترجمه گوگل]این آخرین تاریخ از ویولا به والتر بود

15. Viola Angotti could be heavyweight champion of the world.
[ترجمه ترگمان]وی ولا Angotti قهرمان سنگین وزن جهان است
[ترجمه گوگل]Viola Angotti می تواند قهرمان سنگین وزن جهان باشد

پیشنهاد کاربران

ویولن کوچک دستی

Viola ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: بنفشه
تعریف: سرده ای از بنفشه ایان یک یا چندسالۀ کوچک و به ندرت درختچه ای با 400 تا 500 گونه که در تمام دنیا مخصوصاً نواحی معتدل نیمکرۀ شمالی می رویند؛ برگ های آنها قلبی شکل یا کنگره دار با آرایشی متناوب است، اما برخی هم برگ های پنجه ای دارند و گل ها در اکثر گونه ها دارای تقارن دوطرفه و پنج گلبرگ است که چهارتای آنها، در هر طرف دو تا، روبه بالا و به شکل بادبزن و پنجمی که تحتانی پهن و لَپی است روبه پایین قرار دارد


کلمات دیگر: