کلمه جو
صفحه اصلی

underling


معنی : ادم پست و حقیر، دون پایه، ادم زیر دست
معانی دیگر : (تحقیر آمیز) دون پایه، زیر دست، توسری خور، خرده پا، هیچ کاره، پژوم

انگلیسی به فارسی

آدم زیر دست، آدم پست و حقیر، دون پایه


زیرزمینی، ادم پست و حقیر، دون پایه، ادم زیر دست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a subordinate, esp. one in an insignificant position.
متضاد: boss
مشابه: appendage, secondary

• subordinate
you refer to someone as an underling when they are inferior in rank or status to someone else and take orders from them.

مترادف و متضاد

ادم پست و حقیر (اسم)
underling

دون پایه (اسم)
underling, understrapper

ادم زیر دست (اسم)
underling

subordinate


Synonyms: aide, assistant, attendant, deputy, flunky, gofer, helper, inferior, lackey, minion, peon, scrub, second, second fiddle, second stringer, serf, servant, slave


جملات نمونه

1. She surrounded herself with underlings who were too afraid of her to ever answer back.
[ترجمه ترگمان]او خود را با underlings که بیش از آن از او بیم داشتند، احاطه کرده بود
[ترجمه گوگل]او خود را با زیرزمین احاطه کرده بود که بیش از حد از او می ترسید تا به آن پاسخ دهد

2. Obedience depended on respect, and how would an underling respect you if he thought you were no different from him?
[ترجمه ترگمان]اطاعت از احترام به احترام، و اگر فکر می کرد که تو با او فرق داری، چطور یک آدم پست به تو احترام می گذاشت؟
[ترجمه گوگل]اطاعت به احترام بستگی دارد، و اگر شما فکر می کنید شما از او متفاوت نیستید، چگونه پایه ای به شما احترام می گذارند؟

3. He seemed to be master, not underling, now.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او استاد است، نه زیر دست آدم پست
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید استاد، و نه زیرک، در حال حاضر

4. He's an underling of the gang leader.
[ترجمه ترگمان]اون یه زیردست رئیس گروه است
[ترجمه گوگل]او یکی از رهبران گروه باند است

5. The underling mechanism of species diversity on primary production and ecosystem stability was different.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم underling تنوع گونه ای در تولید اولیه و پایداری اکو سیستم متفاوت بود
[ترجمه گوگل]مکانیسم زیرزمینی تنوع گونه ای در تولید اولیه و پایداری اکوسیستم متفاوت بود

6. The professor smiles sagely at the underling.
[ترجمه ترگمان]استاد سرش را حکیمانه جنباند و گفت:
[ترجمه گوگل]استاد در اغلب اوقات لبخند می زند

7. Oneluckless underling who had been given a frosty bollocking said to the camera: "I am going to kill myself. "
[ترجمه ترگمان]Oneluckless underling، که یک bollocking یخ زده به دوربین داده بود، به دوربین گفت: \" من می خواهم خودم را بکشم \"
[ترجمه گوگل]بر اساس بیلیونی که یک بولاکی یخ زده داده شده به دوربین گفت: 'من قصد دارم خودم رو بکشم '

8. A duplicitious underling, the human collaborator Viqi Shesh, suggested an intriguing and unsettling possibility.
[ترجمه ترگمان]A underling، هم کار انسانی Viqi Shesh، یک احتمال جالب و نگران کننده را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]یک وجدان کورکورانه، همکاری وی، ویچی شش، پیشنهاد جالب و دلپذیر را پیشنهاد کرد

9. Regulate the Underling people job grade according to HR policy.
[ترجمه ترگمان]با توجه به سیاست منابع انسانی کلاس کار underling را مشخص کنید
[ترجمه گوگل]تنظیم میزان کار افراد زیرزمینی را با توجه به سیاست منابع انسانی تنظیم کنید

10. God rules the universe and Satan is an underling in the scheme of things.
[ترجمه ترگمان]خداوند بر جهان حکومت می کند و شیطان صفتی است که در طرح اشیا وجود دارد
[ترجمه گوگل]خداوند جهان را عهده دار است و شیطان در طرح همه چیز زیرک است

11. Every underling feared him.
[ترجمه ترگمان]همه underling از او می ترسیدند
[ترجمه گوگل]هر زیرزمین از او ترسید

12. Even in terms of his own quite awesome power he was nothing but an underling in relation to his superior.
[ترجمه ترگمان]حتی در شرایط خاص خودش هم جز یک آدم پست در ارتباط با مافوق خود چیزی جز یک آدم پست نبود
[ترجمه گوگل]حتی از لحاظ قدرت کاملا قدرتمند او، چیزی جز اندکی در رابطه با برترش نبود

13. Everything that can be dragged up as a skeleton on Mugabe and his underlings must be dragged up.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که می تواند به صورت اسکلتی در Mugabe و his کشیده شود
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که می توانند به عنوان یک اسکلت بر روی موگابه و زیردستان او بکشند، باید کشید

14. Until the opening of the Marlborough galleries had tended to treat artists in a patronising way, as underlings.
[ترجمه ترگمان]تا پیش از افتتاح گالری های Marlborough، هنرمندان به نحو قابل تحسینی از هنرمندان پذیرایی می کردند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که افتتاح گالری های مارلبورو تمایل داشت هنرمندان را به نحو پرطرفدار به کار گیرند

پیشنهاد کاربران

پایین مرتبه ( به خصوص از نظر موقعیت شغلی )

مادون، کسی که رتبه ی پایین تری دارد، متضاد ارشد

زیر مجموعه، وابسته
Underlying technologies


کلمات دیگر: