1. A small unfledged sparrow on the window sill.
[ترجمه ترگمان]یک unfledged کوچک روی درگاه پنجره قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک گورو کوچک در آستانه پنجره
2. And Hareton has been cast out like an unfledged dunnock!
[ترجمه ترگمان]و هیرتن هم مثل یک unfledged dunnock شده
[ترجمه گوگل]و هارتون مثل یک قاتل غیرقانونی ریخته شده است!
3. But for Remi, a little unfledged rat, these two months is too long a time.
[ترجمه ترگمان]اما برای Remi، این دو ماه خیلی وقت است
[ترجمه گوگل]اما برای رمی، یک موش کوچولو ناگفته، این دو ماه طولانی است
4. A strong breeze soon fanned the spark into a flame, and the eaglets, as yet unfledged and helpless, were roasted in their nest and dropped down dead at the bottom of the tree.
[ترجمه ترگمان]باد تندی می وزید و جرقه خود را به شعله آتش می زد، و the که هنوز پر نشده و ناتوان بود، در لانه آن ها برشته شده بود و در ته درخت مرده بود
[ترجمه گوگل]یک نسیم قوی، به زودی جرقه را به یک شعله افکند، و عقاب ها، هنوز نابالغ و بی کفایت، در لانه ی خود غرق شده و در پایین درختان مرده اند
5. But did all these innovations turnout to be successful under the existing objective conditions of Chinese financial market and facing those unfledged investors?
[ترجمه ترگمان]اما آیا همه این نوآوری ها در شرایط عینی موجود در بازار مالی چین موفق بوده و با سرمایه گذاران unfledged رو به رو هستند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا همه این رویدادهای نوآوری تحت شرایط عینی موجود در بازار مالی چین و با سرمایه گذاران ناخوشایند موفق بوده اند؟
6. The hawk is aerial brother of the wave which he sails over and surveys, those his perfect air-inflated wings answering to the elemental unfledged pinions of the sea.
[ترجمه ترگمان]شاهین، برادر هوایی موج است که بر فراز آن حرکت می کند و نقشه برداری می کند، آن بال های بی نقص باد - باد که به the عنصری از دریا پاسخ می دهد
[ترجمه گوگل]هویچ برادر هوایی از موج است که او در حال پرواز و بررسی، آن بال خود را کامل باد هوا پاسخ دادن به pinnonese unfedged دریایی دریا