کلمه جو
صفحه اصلی

unfledged


معنی : خام دست، نا بالغ، نارسا، پر در نیاورده، کاملا رشد نکرده
معانی دیگر : (پرنده) کاملا پر درنیاورده، کم پر

انگلیسی به فارسی

خام دست، پر در نیآورده، کاملا رشد نکرده، نابالغ،نارسا


ناگفته، پر در نیاورده، نارسا، خام دست، کاملا رشد نکرده، نا بالغ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of a bird, not yet having feathers developed enough for flight.

(2) تعریف: immature or untested.
مشابه: adolescent

• lacking experience, immature; (of a bird) not yet having fully-developed feathers for flight

مترادف و متضاد

خام دست (صفت)
gauche, unskilful, clumsy, unskilled, jackleg, unfledged, heavy-handed

نا بالغ (صفت)
immature, unripe, unfledged, underage

نارسا (صفت)
incommensurate, tuneless, puisne, unfledged, inexpressive, unexpressive, insufficient, inaudible

پر در نیاورده (صفت)
unfledged

کاملا رشد نکرده (صفت)
unfledged

جملات نمونه

1. A small unfledged sparrow on the window sill.
[ترجمه ترگمان]یک unfledged کوچک روی درگاه پنجره قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک گورو کوچک در آستانه پنجره

2. And Hareton has been cast out like an unfledged dunnock!
[ترجمه ترگمان]و هیرتن هم مثل یک unfledged dunnock شده
[ترجمه گوگل]و هارتون مثل یک قاتل غیرقانونی ریخته شده است!

3. But for Remi, a little unfledged rat, these two months is too long a time.
[ترجمه ترگمان]اما برای Remi، این دو ماه خیلی وقت است
[ترجمه گوگل]اما برای رمی، یک موش کوچولو ناگفته، این دو ماه طولانی است

4. A strong breeze soon fanned the spark into a flame, and the eaglets, as yet unfledged and helpless, were roasted in their nest and dropped down dead at the bottom of the tree.
[ترجمه ترگمان]باد تندی می وزید و جرقه خود را به شعله آتش می زد، و the که هنوز پر نشده و ناتوان بود، در لانه آن ها برشته شده بود و در ته درخت مرده بود
[ترجمه گوگل]یک نسیم قوی، به زودی جرقه را به یک شعله افکند، و عقاب ها، هنوز نابالغ و بی کفایت، در لانه ی خود غرق شده و در پایین درختان مرده اند

5. But did all these innovations turnout to be successful under the existing objective conditions of Chinese financial market and facing those unfledged investors?
[ترجمه ترگمان]اما آیا همه این نوآوری ها در شرایط عینی موجود در بازار مالی چین موفق بوده و با سرمایه گذاران unfledged رو به رو هستند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا همه این رویدادهای نوآوری تحت شرایط عینی موجود در بازار مالی چین و با سرمایه گذاران ناخوشایند موفق بوده اند؟

6. The hawk is aerial brother of the wave which he sails over and surveys, those his perfect air-inflated wings answering to the elemental unfledged pinions of the sea.
[ترجمه ترگمان]شاهین، برادر هوایی موج است که بر فراز آن حرکت می کند و نقشه برداری می کند، آن بال های بی نقص باد - باد که به the عنصری از دریا پاسخ می دهد
[ترجمه گوگل]هویچ برادر هوایی از موج است که او در حال پرواز و بررسی، آن بال خود را کامل باد هوا پاسخ دادن به pinnonese unfedged دریایی دریا


کلمات دیگر: