کلمه جو
صفحه اصلی

tepid


معنی : نیم گرم، ولرم
معانی دیگر : سست

انگلیسی به فارسی

نیمگرم، ولرم، سست


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tepidly (adv.), tepidity (n.), tepidness (n.)
(1) تعریف: somewhat warm; lukewarm.
مترادف: lukewarm, warmish
مشابه: mild, moderate, temperate

- By the time I had a chance to drink my tea, it was tepid.
[ترجمه ترگمان] وقتی فرصتی برای نوشیدن چای و نوشیدن چای به دست آوردم، الکلی بود
[ترجمه گوگل] با گذشت زمان من فرصتی برای چایم نوشیدم، شفاف بود
- Use tepid water to get out the stain; using hot or cold will only set it.
[ترجمه ترگمان] برای بیرون آوردن لکه از آب ولرم استفاده کنید؛ با استفاده از گرم یا سرد فقط آن را تنظیم کنید
[ترجمه گوگل] برای پاک کردن لکه از آب شفاف استفاده کنید با استفاده از گرم یا سرد فقط آن را تنظیم کنید

(2) تعریف: lacking enthusiasm or passion.
متضاد: enthusiastic, passionate, rip-roaring

- The audience gave the show a tepid response.
[ترجمه ترگمان] حضار واکنش خوبی نشان دادند
[ترجمه گوگل] تماشاگران نشان دادند که پاسخ پرطرفدار است
- These kids have only a tepid interest poetry.
[ترجمه ترگمان] این کودکان فقط یک شعر جالب توجه هستند
[ترجمه گوگل] این بچه ها فقط شعار خاصی دارند

• warm, lukewarm
a tepid liquid is slightly warm.
a tepid feeling or reaction lacks enthusiasm.

مترادف و متضاد

نیم گرم (صفت)
hypothermal, lukewarm, tepid

ولرم (صفت)
lukewarm, tepid

lukewarm


Synonyms: apathetic, cool, disinterested, dull, halfhearted, indifferent, languid, lifeless, mild, milk-warm, moderate, slightly warm, spiritless, temperate, unenthusiastic, unlively, warm, warmish


Antonyms: cold, hot


جملات نمونه

1. tepid water
آب ولرم

2. The critics's reaction to the film was rather tepid.
[ترجمه ترگمان]واکنش منتقدان به این فیلم بسیار کم بود
[ترجمه گوگل]واکنش منتقدان نسبت به فیلم خیلی شلوغ بود

3. I got a tepid response to my suggestion that we should start work earlier.
[ترجمه ترگمان]من واکنش خوبی به پیشنهاد من دریافت کردم که باید زودتر کار را شروع کنیم
[ترجمه گوگل]پاسخ من به پیشنهاد من این است که ما باید از قبل کار را آغاز کنیم

4. Leave for half an hour before rinsing with tepid water. Spread on slices of cooling cucumber or cold bags.
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید تکه های خیار سرد شده و یا کیسه های یخ را پخش کنید
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت قبل از شستشو با آب گرم شسته شود بر روی تکه های خیار خنک و یا کیسه های سرد گسترش یافته است

5. My first tepid foray into activism was the Pillbox Hat Incident.
[ترجمه ترگمان]اولین تاخت و تاز tepid من به فعالیت ها، حادثه pillbox Hat بود
[ترجمه گوگل]اولین تئوری من برای فعال شدن، حادثه کلاهبرداری کلاهبرداری بود

6. Unfortunately for Mr Wilson, that comeback will be tepid - and probably hardly noticeable until after next year's gubernatorial election.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه برای آقای ویلسون، بازگشت دوباره کم خواهد بود - و احتمالا تا بعد از انتخابات gubernatorial سال آینده کم تر قابل توجه خواهد بود
[ترجمه گوگل]متاسفانه برای آقای ویلسون، این بازپرداخت خفیف خواهد بود - و احتمالا به سختی قابل توجه است تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال آینده

7. Relax for fifteen minutes, then rinse off with tepid water.
[ترجمه ترگمان]برای ۱۵ دقیقه آرام باشید، سپس با آب ولرم بشویید
[ترجمه گوگل]برای پانزده دقیقه آرامش دهید، سپس با آب گرم شستشو دهید

8. The water was tepid.
[ترجمه ترگمان]آب ولرم بود
[ترجمه گوگل]آب خیس شد

9. Allow to cool until tepid. Cut the mangoes in half and scoop out the flesh with a metal spoon.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید تا دمای سرد سرد شود انبه را نصف کنید و گوشت را با قاشق فلزی بیرون بیاورید
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تا خنک شود منگ ها را به نصف بریزید و گوشت را با یک قاشق فلزی بریزید

10. Suavely, I propagate in the tepid pipes and filters of the air-conditioning.
[ترجمه ترگمان]من در میان لوله ها و فیلترهای هوای تهویه هوا پخش می شوم
[ترجمه گوگل]به راحتی، من در لوله های خفیف و فیلترهای تهویه مطبوع پخش می شود

11. The tepid federal response to the assault and murder of civil rights workers engaged in nonviolent activities fomented distrust.
[ترجمه ترگمان]واکنش شدید دولت فدرال به این حمله و قتل فعالان حقوق مدنی که در فعالیت های غیرخشونت آمیز نقش دارند، عدم اعتماد را تحریک می کنند
[ترجمه گوگل]واکنش فدرال فدرال به حمله و قتل کارگران حقوق مدنی که در فعالیت های خشونت آمیز دخیل بودند، بی اعتمادی به خود جلب کردند

12. On the tray were a jug of tepid water, a plate of raw bloody meat and two mouldy lemons.
[ترجمه ترگمان]روی سینی، یک پارچ آب ولرم، یک بشقاب گوشت خام و دو لیمو کپک زده قرار داشت
[ترجمه گوگل]در سینی کوزه ای از آب پرتقال، یک صفحه از گوشت خون خام خام و دو لیمو ریخته گری بود

13. He soaked a handkerchief in some tepid water and wiped her forehead.
[ترجمه ترگمان]دستمالش را خیس کرد و پیشانی اش را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او در بعضی از آبهای گرم و نرم، دستمال کاغذی را خیس کرد و پیشانی اش را پاک کرد

14. Leave for half an hour before rinsing with tepid water.
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت قبل از شستشو با آب گرم شسته شود

tepid water

آب ولرم


پیشنهاد کاربران

۱ - ولرم
Lukewarm
Slightly/moderately warm

۲ - بی میل، بی علاقه، سست
Halfhearted

• Anything less than wild enthusiasm
. will be reviewed as tepid


بی رمق


کلمات دیگر: