1. Why are you phoning at this ungodly hour?
[ترجمه ترگمان]چرا این یک ساعت لعنتی زنگ می زنی؟
[ترجمه گوگل]چرا شما در این ساعت بی تقصیر تماس می گیرید؟
2. We had to get up at some ungodly hour to catch a plane.
[ترجمه ترگمان]باید یه ساعت دیگه بلند می شدیم تا یه هواپیما رو بگیریم
[ترجمه گوگل]ما تا به حال در برخی از زمان بی تقصیر به گرفتن یک هواپیما
3. I apologize for phoning you at this ungodly hour.
[ترجمه ترگمان]معذرت می خوام که این یه ساعت لعنتی باه ات تماس گرفتم
[ترجمه گوگل]من عذر خواهی می کنم که شما را در این ساعت بی تقصیر صدا می کند
4. I had to get up at some ungodly hour in the morning to take her to the airport.
[ترجمه ترگمان]من باید صبح یه ربع دیگه بیدار می شدم تا او را به فرودگاه ببرم
[ترجمه گوگل]من تا به حال در برخی از ساعت بیدار شده صبح تا او را به فرودگاه است
5. We had to get up at some ungodly hour to catch our train.
[ترجمه ترگمان]باید یه ساعت دیگه بلند می شدیم که train رو بگیریم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم در برخی از ساعتهای بیهوده بیدار شویم تا قطارمان را بگیریم
6. The ungodly congregation knelt with their faces bowed to the floor.
[ترجمه ترگمان]مردم دور هم در حالی که صورتشان به زمین خم شده بودند، زانو زده بودند
[ترجمه گوگل]جماعت بی گناه با چهره هایشان به زمین افتادند
7. For the ungodly, the Second Coming of Christ will be bad news indeed.
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، دوم آمدن مسیح خبر بدی خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای بی تقصیر، آمدن دوم مسیح، خبر بدی خواهد بود
8. Shall execrate you with the ungodly.
[ترجمه ترگمان]با یک سگ از شما نفرت دارم
[ترجمه گوگل]شما را با بی گناهان توهین می کند
9. Here then was this grey-headed, ungodly old man chasing with curses a whale round the world, at the head of a wild crew.
[ترجمه ترگمان]در این موقع این مرد پیر مرد پیری بود که با لعن و نفرین یک وال دور دنیا را تعقیب می کرد، در سر یک جاشو ان وحشی
[ترجمه گوگل]در اینجا پس از آن این مرد خاکستری سرگردان، بی گناه قدیمی بود که با سر و صدای یک خلبان وحشی سر و کله می کرد
10. Why ring me up at this ungodly hour!
[ترجمه ترگمان]چرا توی این بوق سگ بهم زنگ می زنی؟
[ترجمه گوگل]چرا در این ساعت بی تقصیر به من مراجعه کن
11. The ungodly are not so: but are like the chaff which the wind driveth away.
[ترجمه ترگمان]این ungodly این طور نیست: اما مثل the است که باد از آن دور می شود
[ترجمه گوگل]بیگناهان نیستند، بلکه مانند خزه هایی هستند که باد از آن دور می شود
12. He make a clean sweep of the ungodly nations.
[ترجمه ترگمان]پاک سازی کلی ملل را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او یک تمیز تمیز از ملل بی تقصیر را می کشد
13. Why are you phoning at this ungodly hour ( of the night )?
[ترجمه ترگمان]چرا تو این ساعت لعنتی زنگ می زنی؟
[ترجمه گوگل]چرا در این ساعت بیهوش (از شب) تلفن می کنید؟
14. The ungodly are not so: but are like chaff which the wind driveth away.
[ترجمه ترگمان]این ungodly این طور نیست: اما مثل chaff است که باد از آن دور می شود
[ترجمه گوگل]بیگناهان نیستند، بلکه مانند خزه هستند که باد میسوزد