1. she performed with virtuosity on the piano
با هنرمندی پیانو نواخت.
2. At that time, his virtuosity on the trumpet had no parallel in jazz.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، استعداد هنرپیشگی او در ترومپت هم هیچ شباهتی به جاز نداشت
[ترجمه گوگل]در آن زمان، فضیلت وی در ترومپت در موسیقی جاز متضاد نبود
3. It displays the extraordinary virtuosity which this scheme encourages, but has at the same time great sculptural power.
[ترجمه ترگمان]آن مهارت فوق العاده ای را که این طرح به آن تشویق می کند، به نمایش می گذارد، اما در عین حال قدرت مجسمه ای عظیم دارد
[ترجمه گوگل]این نمایشگر فوق العاده ای است که این طرح را تشویق می کند، اما در عین حال قدرت مجسمه سازی عالی نیز دارد
4. In the Chopin and Corelli Variations virtuosity is in general subservient to long-term musical goals.
[ترجمه ترگمان]در این Chopin و Corelli، هنر نوازندگی به طور کلی تابع اهداف موسیقی بلند مدت است
[ترجمه گوگل]در تنوع Chopin و Corelli Virtuosity به طور کلی به اهداف موسیقی درازمدت وابسته است
5. Because of the present-day search for virtuosity many dancers can attempt such roles after they have mastered its technique.
[ترجمه ترگمان]به دلیل جستجوی روز حاضر، بسیاری از رقصندگان پس از تسلط بر تکنیک خود، می توانند چنین نقش هایی را ایفا کنند
[ترجمه گوگل]به دلیل جستجو در حال حاضر برای virtuosity بسیاری از رقصندگان می توانند چنین نقش هایی را پس از اینکه تکنیک خود را تسلط می دهند، می کنند
6. His virtuosity and clarity is a welcome oasis in the current clouded debate: whither modern architecture?
[ترجمه ترگمان]مهارت و وضوح او یک واحه خوشایند در بحث ابری فعلی است: معماری مدرن کجا؟
[ترجمه گوگل]فضیلت و وضوح او یک واسطه خوشایند در بحث مبهم فعلی است که در آن معماری مدرن است؟
7. matchless virtuosity at the keyboard.
[ترجمه ترگمان]مهارت و مهارت بی نظیر در صفحه کلید
[ترجمه گوگل]Virtuousness بی نظیر در صفحه کلید
8. The age was sanctioning a cinema of technical virtuosity and social statement.
[ترجمه ترگمان]این عصر به عنوان یک سینمای مهارت فنی و بیانیه اجتماعی پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]این سن به سینمای فیزیکدان فنی و بیانیه اجتماعی تعلق داشت
9. Prettiness, elegance, virtuosity are out.
[ترجمه ترگمان]prettiness، ظرافت، استعداد هنرپیشگی در کار است
[ترجمه گوگل]ظرافت، ظرافت، وفاداری خارج می شوند
10. At that time, his virtuosity on the violin had no parallel in classical music.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، مهارت او در ویولن، در موسیقی کلاسیک موازی نبود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، تجسد وی بر روی ویولن در موسیقی کلاسیک موازی نداشت
11. To play the piano. With virtuosity.
[ترجمه ترگمان]که پیانو بزنی با استعداد
[ترجمه گوگل]نواختن پیانو با virtuoity
12. His virtuosity on a $ 000 banjo won consistent applause.
[ترجمه ترگمان]ذوق و استعداد او در زمینه a، با کف زدن سازگار بود
[ترجمه گوگل]توانایی او در یک باندی 000 دلاری، کف زدن مستمر است
13. A string quartet puts virtuosity before virtue and helps define a new music genre. Vixens with violins.
[ترجمه ترگمان]یک کوارتت زهی را قبل از فضیلت به کار می اندازد و به تعریف ژانر موسیقی جدید کمک می کند vixens با ویولون
[ترجمه گوگل]یک کوارتت رینگ فضایی را پیش از فضیلت قرار می دهد و به تعریف یک سبک موسیقی جدید کمک می کند ویکسن با ویولون
14. The violinist's virtuosity has amazed audiences all over the world .
[ترجمه ترگمان]مهارت ویولن نواز تماشاگران را در سراسر جهان به حیرت انداخته است
[ترجمه گوگل]Virtuosity ویولونیستی مخاطبان را در سراسر جهان شگفت زده کرد