1. A prickly heat pressed against his face; the teakettle made hissing sounds in the night.
[ترجمه ترگمان]صدای جلز و ولز کننده در شب به گوش رسید
[ترجمه گوگل]گرما خاردار به چهره اش فشرد؛ Teakettle صداهای شگفت انگیز را در شب ساخته شده است
2. The teakettle came to a boil and I turned the gas off.
[ترجمه ترگمان]کتری به جوش آمد و گاز را خاموش کردم
[ترجمه گوگل]Teakettle به جوش آمد و من گاز را خاموش کردم
3. The teakettle made a brisk whistling sound, but John Wade could not bring himself to move.
[ترجمه ترگمان]کتری سوت زنان به صدا درآمد، اما جان وید نمی توانست خودش را وادار به حرکت کند
[ترجمه گوگل]Teakettle یک صدای سوت زدن شبیه سازی کرد، اما جان واد نمیتوانست خودش را به حرکت بیاورد
4. Grandma, what is in the teakettle?
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ، توی کتری چی هست؟
[ترجمه گوگل]مادربزرگ، چه اتفاقی می افتد؟
5. Above the fire an old-fashioned teakettle was hanging. The water within it was beginning to bubble. A thin cloud of steam was rising from the spout.
[ترجمه ترگمان]بالای بخاری یک قوری قدیمی آویزان بود آب درون آن شروع به حبابی شدن کرد ابری از بخار از فواره بلند شد
[ترجمه گوگل]در بالای آتش، یک تیغه ی قدیمی قدیمی حلق آویز شد آب داخل آن شروع به حباب کردن کرد یک ابر نازک از بخار افزایش یافته است
6. This teakettle will whistle when the water boils.
[ترجمه ترگمان]این teakettle وقتی آب جوش می آید سوت می کشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب جوشانده می شود، این جعبه ی خالی می سوزد
7. The iron teakettle was hissing splendidly over live coals.
[ترجمه ترگمان]کتری آهنی از روی زغال سنگ پر بود
[ترجمه گوگل]آهن ریزه آهن پر زرق و برق بیش از زغال سنگ زندگی می کنند
8. A teakettle, a coffee pot, and a syrup jug have spouts.
[ترجمه ترگمان]یک قوری، یک قوری قهوه و یک پارچ پر از فواره
[ترجمه گوگل]یک قاشق چایخوری، یک قهوه قهوه و یک کاسه شربت داره
9. He bought a new teakettle .
[ترجمه ترگمان]یک قوری چای خرید
[ترجمه گوگل]او یک تیکت جدید را خریداری کرد
10. Maybe he used a towel to pick up the iron teakettle.
[ترجمه ترگمان] شاید از یه حوله استفاده کرده که کتری آهنی رو برداره
[ترجمه گوگل]شاید او از یک حوله استفاده کرده است تا جعبه آهن را انتخاب کند
11. If your room has a kitchen area, fill the teakettle with plenty of water, heat it until it steams, and let the steam escape into the room until the water's almost gone.
[ترجمه ترگمان]اگر اتاق شما یک ناحیه آشپزخانه دارد، the را با مقدار زیادی آب پر کنید، آن را حرارت دهید تا بخار شود و اجازه دهید که بخار به داخل اتاق برود تا آب تقریبا ناپدید شود
[ترجمه گوگل]اگر اتاق شما دارای یک منطقه آشپزخانه است، آب را با آب زیاد پر کنید، آن را حرارت دهید تا آن را بخار کند، و بخار را به داخل اتاق بکشید تا آب تقریبا رد شود
12. Complaining is as useful for people's minds as a whistle vent is for a teakettle.
[ترجمه ترگمان]ناله کردن به اندازه یک صدای سوت برای مردم مفید است
[ترجمه گوگل]شکایت کردن برای ذهن مردم مفید است به عنوان یک سوت سوت برای یک teakettle
13. She went about her work silently, and Jamie sat still in his place and studied the teakettle .
[ترجمه ترگمان]او بی صدا کار خود را انجام داد و جیمی بی حرکت در جای خود نشست و قوری را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد کار خود در سکوت رفت و جیمی هنوز در جای او نشسته بود و درختی را مطالعه کرده بود
14. When he turned the knob on the stove, the blue flame that erupted under the teakettle gave a dim glow to the room.
[ترجمه ترگمان]وقتی که دستگیره بخاری را روشن کرد، شعله های آبی که از زیر ک تری بیرون آمد نور ضعیفی به اتاق انداخت
[ترجمه گوگل]هنگامی که دستگیره را روی اجاق قرار داد، شعله ی آبی که زیر تیغه ی خورشید فوران کرد، به اتاق خیره شد