1. A spare change of underclothing is desirable for those who value comfort.
[ترجمه ترگمان]یک تغییر جزئی از زیر underclothing برای کسانی که آسایش ارزش دارند، مطلوب است
[ترجمه گوگل]تغییرات جزئی از لباس زیر مناسب است برای کسانی که راحت ارزش
2. See PPG underclothing, style, design, colors is all basic classic style.
[ترجمه ترگمان]به لباس زیر، سبک، طراحی، و رنگ ها توجه کنید
[ترجمه گوگل]زیرپوشش PPG را ببینید، سبک، طراحی، رنگ تمام سبک کلاسیک پایه است
3. Wearing nothing but her underclothing, she outstretched her other smooth arm and lay her warm palm on his tense hands, still gripping the doorknob.
[ترجمه ترگمان]جز زیر پیراهن خود چیزی بر تن نداشت، دست دیگرش را دراز کرده بود و کف گرم خود را روی دست ها می فشرد و هنوز دستگیره در را گرفته بود
[ترجمه گوگل]با پوشیدن لباس زیرش، او دست دیگرش را باز کرد و کف دستش را روی دستانش گذاشت و هنوز دستش را گرفت
4. Apparel worn beneath outer garments; underclothing.
[ترجمه ترگمان]زیر جامه بیرونی، زیر پیراهنی از تن بیرون افتاده بود
[ترجمه گوگل]لباس پوشیدن زیر لباس بیرونی؛ لباس زیر
5. He discards his winter underclothing when weather gets warm.
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا گرم می شود، لباس های زمستانی خود را زیر و رو می کند
[ترجمه گوگل]وقتی آب و هوا گرم می شود، لباس زیر زمینی زمستانی را از بین می برد
6. Happiness or not, lie in an underclothing, a happy person cuts through of underclothing, but this happy person found out by king, cut his grape carefree.
[ترجمه ترگمان]اما این شخص خوشحال که از زیر لباس های زیر، زیر لباس های زیر underclothing، اما این شخص خوشبخت که به وسیله پادشاه پیدا شده، carefree را از تن جدا می کند
[ترجمه گوگل]خوش شانس یا نه، دروغ در لباس زیر، یک فرد شاد را از طریق لباس زیر از بین می برد، اما این شخص خوش شانسی توسط پادشاه متوجه شد، انگور بی نظیر خود را برش داد
7. She put on her newest underclothing and her nicest stockings and the dress which was the symbol of her prettiness.
[ترجمه ترگمان]پیراهن تازه و nicest و لباسی که نشانه زیبایی اش بود، روی میز گذاشت
[ترجمه گوگل]او جدیدترین لباس زیر را پوشید و بهترین جوراب هایش را انتخاب کرد و لباس هایی که نماد زیبایی او بود
8. Women like to have the skin around the edges of clothing and underclothing touched (usually).
[ترجمه ترگمان]زنان دوست دارند که پوست اطراف لبه لباس ها و لباس های زیر را داشته باشند (معمولا)
[ترجمه گوگل]زنان دوست دارند که پوست را در اطراف لبه لباس و لباس زیر ببندند (معمولا)
9. This site is contained violence and limited body and underclothing exposure, which may find to be offended and unpleased.
[ترجمه ترگمان]این مکان شامل خشونت و بدن محدود و لباس زیر underclothing است که ممکن است offended و unpleased باشد
[ترجمه گوگل]این سایت حاوی خشونت و قرار گرفتن در معرض محدودیت بدن و لباس زیر است، که ممکن است در معرض جرم و ناراحتی باشد
10. Usage: Before use, please tear outer package and take out inside bag, you should strip the protection sheet without rubbing and stick it on underclothing where need to get warm or stick directly.
[ترجمه ترگمان]استفاده: قبل از استفاده، لطفا بسته بیرونی را پاره کنید و داخل کیف را بردارید، شما باید ملافه حفاظت را بدون مالش دهید و آن را روی لباس های زیر بپوشید که باید به طور مستقیم گرم شوند
[ترجمه گوگل]استفاده قبل از استفاده لطفا بسته بیرونی را بیرون بیاورید و داخل کیسه بیرون بیاورید، باید پوست محافظ را بدون مالش بچرخانید و آن را در لباس زیر کت و شلوار بپوشانید که در آن نیاز به گرم شدن و یا چوب مستقیم باشد
11. Suddenly, the king stopped, pendency hands, this happy person didn't wear underclothing!
[ترجمه ترگمان]ناگهان، شاه ایستاد، دست pendency، این شخص خوشبخت، لباس خود را نپوشیده بود!
[ترجمه گوگل]ناگهان، پادشاه متوقف شد، دست راست، این فرد شاد لباس زیر را پوشید!
12. The first drawer can put your tie, the second drawer puts your underclothing.
[ترجمه ترگمان]اولین کشو می تواند کراوات تو را ببندد، کشوی دوم، لباس های خود را زیر و رو می کند
[ترجمه گوگل]اولین کشو می تواند کراوات خود قرار دهد، کشو دوم لباس زیر را قرار می دهد
13. And similar in early years, wanted to take off underclothing while seeing through, in the dark room etc. in a short while, his wanting the words stealing completely may attain at that time.
[ترجمه ترگمان]و در ساله ای اولیه، می خواست لباس های زیر را بپوشد، در حالی که در اتاق تاریک و در یک زمان کوتاه، می خواست کلماتی را که ممکن است به طور کامل دزدیده باشند، در آن زمان به دست آورد
[ترجمه گوگل]و در سالهای اولیه مشابه، در کوتاه مدت می خواست لباس زیر پوشیدن را از بین ببرد، در اتاق تاریک و غیره، که در آن زمان می توانست کلاهبرداری را به طور کامل به دست آورد
14. Everyday, all of him is a dress is an underclothing, a pair of pants and a pair of beautiful shoes.
[ترجمه ترگمان]هرروز، هرروز، یک پیراهن، یک جفت شلوار و یک جفت کفش قشنگ
[ترجمه گوگل]هر روز، همه او یک لباس پوشک، یک جفت شلوار و یک جفت کفش زیبا است