1. virtual address
نشانی مجازی
2. virtual memory
حافظه ی مجازی
3. virtual reality
واقعیت مجازی
4. her resignation is a virtual certainty
استعفای او تقریبا محقق است.
5. the emperor's wife had become the virtual ruler of the country
زن امپراطور فرمانروای واقعی کشور شده بود.
6. Journalists said there was a virtual news blackout about the rally.
[ترجمه مهاجر] روزنامه نگاران گفتند که این تظاهرات تقریبا در سکوت خبری برگزار شد
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران گفتند که خاموشی واقعی خبری در مورد تظاهرات وجود دارد
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران گفتند که در مورد این تظاهرات خبری خبری مجازی وجود دارد
7. Argentina came to a virtual standstill while the game was being played.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بازی در حال پخش بود، آرژانتین به حالت تعطیل درآمد
[ترجمه گوگل]آرژانتین در حالی که بازی در حال بازی بود متوقف شد
8. The country was sliding into a state of virtual civil war.
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال سقوط در وضعیت جنگ داخلی مجازی بود
[ترجمه گوگل]کشور به حالت جنگ داخلی مجازی کشید
9. He was the virtual leader of the movement.
[ترجمه ترگمان]او رهبر واقعی جنبش بود
[ترجمه گوگل]او رهبر مجازی جنبش بود
10. It's a virtual certainty that petrol will go up in price.
[ترجمه ترگمان]این یک قطعیت مجازی است که بنزین به قیمت بالا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]این یک اطمینان مجازی است که بنزین در قیمت بالا خواهد رفت
11. The company has a virtual monopoly in this area of trade.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در این زمینه تجارت انحصاری دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت یک انحصار مجازی در این زمینه تجارت دارد
12. The company has a virtual monopoly in world markets.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در بازارهای جهانی انحصار مجازی دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت یک انحصار مجازی در بازارهای جهانی دارد
13. Car ownership is a virtual necessity when you live in the country.
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما در این کشور زندگی می کنید، مالکیت خودرو یک ضرورت مجازی است
[ترجمه گوگل]مالکیت خودرو هنگامی که شما در کشور زندگی می کنید یک نیاز مجازی است
14. Without a wheelchair, she is a virtual prisoner in her own home.
[ترجمه ترگمان]بدون ویلچر اون یه زندانی مجازی در خونه - ش هست
[ترجمه گوگل]بدون صندلی چرخدار، او یک زندانی مجازی در خانه خودش است
15. A virtual state of war exists between the two countries.
[ترجمه ترگمان]یک حالت مجازی از جنگ بین دو کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک کشور مجازی جنگ بین دو کشور وجود دارد
16. He married a virtual stranger.
[ترجمه ترگمان]با یه غریبه ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک غریبه مجازی ازدواج کرد