1. He felt a brief wave of tenderness towards his old teacher.
[ترجمه ترگمان]موجی از مهربانی نسبت به معلم سابقش حس کرد
[ترجمه گوگل]او موج کوتاهی از حساسیت به معلم قدیمی خود را احساس کرد
2. I like her tenderness.
[ترجمه ترگمان]من از مهربانی او خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من حساسیتش را دوست دارم
3. She spoke with loving tenderness.
[ترجمه ترگمان]با مهربانی و مهربانی حرف می زد
[ترجمه گوگل]او با حساسیت دوست داشتنی صحبت کرد
4. Symptoms of PMS include breast tenderness and a craving for sweet food.
[ترجمه مرجان] از علائم سندرم پیش از قاعدگی حساسیت سینه و تمایل ( ویار ) به غذاهای شیرین است.
[ترجمه ترگمان]نشانه های PMS شامل مهربانی سینه و تمایل به غذای شیرین می باشد
[ترجمه گوگل]علائم PMS شامل حساسیت به پستان و میل به غذای شیرین است
5. She smiled, politely rather than with tenderness or gratitude.
[ترجمه ترگمان]با ادب و ادب لبخند زد تا با محبت یا سپاسگزاری
[ترجمه گوگل]او لبخند زد، مودبانه و نه با حساسیت یا قدردانی
6. There is still some tenderness in her tummy.
[ترجمه ارزو] او هنوز شکم درد جزیی دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز مقداری محبت در شکمش هست
[ترجمه گوگل]هنوز در شکم او وجود دارد
7. The gesture awoke an unexpected flood of tenderness towards her.
[ترجمه ترگمان]حرکتی غیرمنتظره و غیر منتظره نسبت به او از خواب پرید
[ترجمه گوگل]این ژست یک سیل غیرمنتظره حساسیت به سمت او را بیدار کرد
8. She felt great tenderness for him.
[ترجمه ترگمان]نسبت به او احساس مهربانی می کرد
[ترجمه گوگل]او حساسیت زیادی برای او احساس کرد
9. Quality refers to the characteristics associated with tenderness, juiciness, and flavor of lean meat.
[ترجمه ترگمان]کیفیت به ویژگی های مرتبط با مهربانی، juiciness و طعم گوشت لاغر اشاره می کند
[ترجمه گوگل]کیفیت به ویژگی های مرتبط با رطوبت، آبمیوه و طعم گوشت بدون چربی اشاره دارد
10. His tenderness was replaced at first by a shuddering revulsion.
[ترجمه ترگمان]محبت او در ابتدا با یک تغییر ناگهانی جای خود را عوض کرد
[ترجمه گوگل]حساسیت او در ابتدا با یک انزجار خشمگین جایگزین شد
11. She conveys Giselle's love for Albrecht with a tenderness that grows into an ache.
[ترجمه ترگمان]او عشق ژیزل را با محبتی که در درد رشد می کند ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]او عشق جیزل را برای آلبرشت با حساسیتی که به درد می رسد، بیان می کند
12. Recognising the tenderness inherent in the small caresses, Luke looked momentarily distracted.
[ترجمه ترگمان]لوک در آن نوازش های کوچک مهربانی می کرد، لوک لحظه ای گیج به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]لوقا با تشخیص حساسیت به لمس ذات التهاب های کوچک، لحظه ای ناگهان نگاه کرد
13. Midlands men also believe that women want tenderness rather than dominance, and a man who treats women as equals.
[ترجمه ترگمان]مردان وست میدلندز همچنین بر این باورند که زنان نسبت به تسلط، مهربانی می خواهند و مردی که با زنان برابری می کند
[ترجمه گوگل]مردان میدلندز همچنین معتقدند که زنان به جای تسلط بر حساسیت به تندرستی، و مردی که رفتار زنان را به همان اندازه می داند، می خواهند
14. Kindness reveals concern and respect for others. Tenderness brings happiness and inner peace to the heart. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]مهربانی، نگرانی و احترام به دیگران را نشان می دهد محبت، شادی و آرامش درونی را به قلب می آورد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]مهربانی نشان دهنده نگرانی و احترام به دیگران است لمس شادی و صلح درونی را به قلب به ارمغان می آورد دکتر T P Chia